Skip to main content

شما در کامنتهای خود با قیم و

شما در کامنتهای خود با قیم و
اژدر بهنام

شما در کامنتهای خود با قیم و وکیل نامیدن من تلاش کردید که مرا ساکت کنید. حالا هم در کامنت اخیرتان مرا به داشتن "روح قبیله ای" متهم کرده اید. گویا چون ائلیار "هم قبیله" من است، من از او پشتیبانی می کنم. در صورتی که می‌دانید من بارها در مقابل ائلیار از شما و دیگران حمایت کرده‌ام چون برای من حقیقت مطرح است و نه ایل و قبیله و دوستی و آشنایی.
به هر حال توهین‌های "مؤدبانه" و غیرمؤدبانه جزئی از شیوه‌های شما هستند.
خطاب به من می‌نویسی: " شما صورت مسئله توهین به اسلام را به توهین شخصی تغییر دادی و اینگونه آغاز کردی که:
پیش از همه باید در نظر داشت که خشونت کلامی مقدمه و بستر خشونت فیزیکی است.
متاسفانه ما به وفور شاهد خشونت کلامی در گفتار و نوشتار در میان ایرانیان هستیم. و ..."

اقبال جان، باید بگویم که یا کامنت مرا تا آخر نخوانده‌ای و یا اگر خوانده‌ای، به عمد، بخشی از آن را آورده‌ای. زیرا من در ادامه کامنتم این موضوع را به توهین به اسلام ربط داده‌ام.
تغییر صورت مساله از جانب شما و مظلوم نمایی به این مورد محدود نمی‌شود و قبلا هم در مورد بحث "توهین در کامنتها" این کار را انجام دادی و مساله را اینطور مطرح کردی که گویا ما با "آزادی گفتار و نوشتار نظری" مخالفیم.
در پایان هم پس از آنکه هفتاد من مطالبی بدون ارتباط به موضوع اصلی را در سایت نوشته‌ای، خطاب به من می‌نویسی: " اژدرجان؛ من سخنی را که قبلن نوشتم تکرار می کنم:
"اگر بحث نظری دارید در خدمت هستم، وگرنه لطفن از گردوخاک بپا کردن و حاشیه پردازی خودداری کنید!"
من علاقه ای ندارم یک سایت سیاسی را به مثنوی هفتاد من تناقضات دیگران تبدیل کنم و اجازه دهید سکوت کنم!!!"
اقبال عزیز، از نظر من شما بار دیگر نشان دادید که ظرفیت یک بحث نظری درباره موضوع مشخصی را ندارید.
تندرست و شادکام باشید.