Skip to main content

رازی گرامی با تشکر از شما،

رازی گرامی با تشکر از شما،
اژدر بهنام

رازی گرامی با تشکر از شما، باید بگویم که اگر راستش را بخواهید مساله ما اصلا این نبود که به کسی گفته شود تو توهین کرده ای تا آن دیگری بگوید آن چیزی که تو توهین می دانی، از نظر من توهین نیست.
هدف ما این بود که بحثی کلی و نظری درباره چگونگی برخورد به دین و خصوصا اسلام و اسلام ستیزی با کمک خوانندگان صورت بگیرد و مساله شکافته شود. متاسفانه برخلاف میل من (من از طرف همکارانم صحبت نمی کنم) مسائل درونی هم وارد این بحث شد و دوستانی مساله را به خود گرفته و شخصی کردند و بحث منحرف شد.
احتمالا اگر بحث در چارچوب نظری باقی می ماند، می شد نتایجی کلی از آن گرفت. التبه من ادعا نمی کنم که می شد به اتفاق نظر دست یافت. فکر می کنم که این امر ناشدنی است.
در ضمن باید تاکید کنم که من اسلام ستیزی را بد نمی دانم. تنها مشکل من و نکته ناروشن برای من، شیوه این ستیز است.

به نظر من هم بحثهای درونی باید در همان درون بمانند و جدا از اینکه بیرون آوردن آنها و شخصی کردن بحث تقصیر چه کسی بود، من به نوبه خودم از همه خوانندگان گرامی پوزش می خواهم. در ضمن فکر می کنم که اگر ما سالیان درازی هم به بحث درونی در باره "مفهوم و ملاک توهین" بپردازیم، به نتیجه واحدی نخواهیم رسید. به نظر من تنها کاری که می توان در این مورد کرد، توافق بر سر یک سری چارچوبهاست. به زبان دیگر یک معامله و گزیدن آلترناتیوی میانه.
درباره اینکه مسلمانان هر نقدی بر اسلام را توهین به حساب می آورند، درست است و حق با شماست. ولی به نظر من ما نباید به خودسانسوری در نقد مبتلا شویم. البته من برداشتم از نقد را نوشتم. در میان مسلمانان هستند کسانی که هر چند اندکند، می توان با آنها به بحث پرداخت و نقد را، ظاهرا هم شده، توهین قلمداد نمی کنند. از طرف دیگر نقد، چه کزنده باشد (منظورم توهین آمیز و فحاشانه نیست) چه ملایم، در نهایت می تواند بسیاری را به فکر وادارد.
فکر می کنم از سوی دیگر ، نقد محترمانه هر چه فراوانتر باشد، در نهایت می تواند امر نقد اسلام را به یک امر عادی تبدیل کند و ما احتمالا روزی و روزگاری به آنجایی برسیم که امروز جامعه اروپایی در آنجا ایستاده است.
با تشکر از شما