Skip to main content

اژدر گرامی، با تشکر از پاسخ

اژدر گرامی، با تشکر از پاسخ
Anonymous

اژدر گرامی، با تشکر از پاسخ شما. گمان می کنم ما یک حرف را به دو زبان بیان می کنیم. روزی یکی از اقوام تازه داماد ما با افتخار می گفت «من و همسرم بر سر مسائل کلی تفاهم کامل داریم، اختلافمان فقط در جزئیات است» مادر فرهیخته من هم گفت «از قضا همان جزئیات پدر یک رابطه را درمی آورند» من اعتراف می کنم که مسئله تعیین این چهارچوبها بسیار مشکل است. مثلا من خودم را اسلام‌ستیز می دانم، همانطور که فاشیسم‌ستیز و شوینیسم‌ستیز و راسیسم‌ستیز هستم. ولی به هیچوجه "مسلمان‌ستیز" نیستم. یعنی نقد بیرحمانه اسلام را به اندازه دفاع از حقوق فردی و شهروندی مسلمانان واجب می دانم. کرامت انسانی یکی از همین "حقوق" شهروندی است. ولی وقتی با نقد بیرحمانه اسلام احساس یک مسلمان را جریحه دار می کنم، بناچار در برابر یک وضعیت متناقض (Dilemma) قرار می گیرم. البته شما هم در نوشته خودتان تا حدی مسئله را شکافتید، ولی هدف من این است

که نشان بدهم تعیین همین چهارچوبها و پاسخ به این سؤال که «نقد کجا پایان می پذیرد و توهین کجا آغاز می شود» متأسفانه بسیار سخت و دشوار است. در مورد اینکه آیا ما روزی به جایگاه امروزی اروپائیها در برابر دین برسیم، من بشدت ناامیدم، زیرا اسلام در ساختار خودش این راه را بر ما و پیروانش می بندد. بحث تفاوتهای بین اسلام و مسیحیت بسیار پیچیده است، و در همان سایتی که نشانی اش را اوردید دلائل آن هم بیان شده است. باز هم با تشکر از وقت و حوصله شما و به امید اینکه بحث در مسیر درست حقیقت‌یابی بیفتد و از مسائل شخصی گذر کند.