Skip to main content

به آقای.... رازی..... بنا به

به آقای.... رازی..... بنا به
ناصر کرمی

به آقای.... رازی..... بنا به ناتوانی شما در پاسخ دادن به سئوالات منطقی مطرح شده، وتصحیح داده های اطلاعاتی شما، اکنون به خوانندگان پناه آورد ه اید ؟ . آخر چه ضرورتی هست که شما یک جایگاه و پایگاه طبقاتی بادکنکی و یک هویّت کذاب برای خود انتخاب کنید که این چنین دربرابر چشم خوانندگان و دیگران پاره پاره شود و بر زمین افتد، دمکراسی یعنی همین و سایت ایران گلوبال با هر کاستی و یا افراط، دارای این شاخص هست که میدان دیالوگ را برای نزدیکی و دسترسی به حقیقت میسر کرده است. شما اگر واقعأ به آن فرهنگ راسیونال و سکولار و ارزشهای معتبر این جهانی، به مفاد حقوق بشر، به حقوقو فردی و شهروندی، به محیط زیست، به دیدگاههای لیبرال دمکراسی و سوسیال دمکراسی آشنایی و بر اساس آنها یک تحول ذاتی و فکری را در وجود خویش پذیرفته بودید، اینهمه به حیوانات و تبار آنها توهین نمی کردید!.

طبق تجربیات علمی امروز بسیاری از حیوانات چه بصورت فردی و چه در شکل گروهی و تباری از بسیاری از تبارهای انسانی به فضا و محیط زیستی خسارات کمتری وارد میکنند و به همزیستی مسالمت آمیز و پذیرش تربیّت و قبول تغییر و تحول در زندگی خویش از بسیاری از تبارهای انسانی جلوتر هستند، نه خدایی و پیامبری دارند و نه دین و مذهبی که آنها را به دیگران تحمیل کنند، و هم تباران خود را به دار نمی آویزند، خانه و کاشانهء و جغرافیای سیاسی کسی را تسخیر نکرده اند، دیدگاه شما نسبت به ارزشها و حقوق بشر و روابط اجتماعی صرفأ مذهبی کهنه است و با راسیونالیسم و ماتریالیسم دیالکتیک که زیر بنای عصر مدرنیته و عصر روشنگری است سازگار نیست، منافع شما در سکون و بدون تحرکی در داده های قبلی و در شرایط یخ زده قبلی که هر گونه تغییر در آن منافع شما را به خطر می اندازد، شما چرا بین حق حیات حیوانات و انسانها تفاوت میگذارید، دیگاه شما مذهبی و ارزشهای مربوط به همان مانند اصول و فروع دین هستند که تغییر ناپذیرند، من به نژاد و نژاد پرستی و تبار پرستی اعتقادی ندارم، ولی به تفاوت فرهنگی وبه آفرینش تمدن ، و ارزشهای معنوی و یا این جهانی در جوامع مختلف و در بین تبارهای انسانی اعتقاد دارم. گرچه انسان تربیّت شده امکانات و شرایط زمانی و مکانی است امّا این تفاوتهای بینادی در بین تبارها وجود دارد، یک تبار فرهنگ و تمدن را بیناد گذاشته و آفریده است و دیگری هزار سال بعد آنرا خراب میکند، یکی تبار فرهنگ و تمدن را بر اساس خردگرایی و ارزشهای مفید بنا نهاده است، تباری دیگر بر اساس خونریزی و کشتار و پاکسازی قومی، یکی توان همگونی دارد، دیگری ندارد، یکی ادامهء حیات بشری را در همسانی حقوقی، و امنیّت گروهی انسانها از هر قوم و قبیله ارزیابی میکند، دگر تبارو حیات خویش را در کشتار و نابودی دیگران می بیند، یکی راستگو و درستکار است، دیگری اساس فرهنگ و تمدن خود را بر اساس دروغ و واژگونه نگاری تاریخی، و بسیار تفادتهای دیگر، درپایان این کامنت، مثالی می آورم که ما ایرانیان تبار پرست هستیم، یا تبار الگوی شما یعنی تُرک تباران !! ..
…sagte Ismet Inönü, der damalige Ministerpräsident und enge Wegefährte Mustafa Kemals“ In Diesem Land darf nur die Türkische Nutation nach Rechten, die auf Ethnie und Rasse gründen, verlangen. Und Justizminister „ Mamut Esad Bozkurt“ : Der Türke allein ist Herr in diesem Land, sein einziger Besitzer. Wer nicht rein türkischer Abstammung ist, der in diesem Land nur das Recht, Diener zu sein, Sklave zu sein..
ترجمهء این عمومی و سادهء این مطلب: اسمت اینونو ، نخست وزیر آنزمان و از افراد نزدیک به مصطفی کمال (آتاتورک) گفت : در این سرزمین ( منظور ترکیه) فقط ملّت تُرک میتواند حقوقی را که برصرفأ بر اساس اِتنیگ و نژاد تُرکی ( تُرک تباری) استوار است را میتوانند در خواست کند.
و وزیر دادگستری "محمود اِسد بُزکورت" گفت: تنها مردم تُرک ( تُرک تباران) آقا و سرور در این سرزمین ( ترکیه) ترکیه هستند و تنها مالک و صاحب آن میباشند. هر کسی که تُرک خالص ( 100% از نژاد و تُرک تباری) و ریشه تُرکی نداشته باشد، تنها حق دارد خدمتگزار ( خدمت گزار تُرک تباری) و برده باشد ( بردهءِ تُرک تباری باشد)
این مطلب از صفحهء 241 کتاب تازه انتشار یافته به زبان آلمانی، نوشتهء پروفسور و شرق شناس و تُرک شناس Udo Steinbach برداشته شده است. این کتاب 624 صفحه است و در باره تاریخ گذشته و امروز ترکیه میباشد.