Skip to main content

گفتن اینکه در سالهای 1967

گفتن اینکه در سالهای 1967
Anonymous

گفتن اینکه در سالهای 1967 رفتگرها چریکها را لو ویا شناسایی میکردند، در صورتیکه این جریانات خود را مدافع کارگران میدانست، باید گفته شود که تنها گفتن اینکه آنها مدافع کارگران هستند دال بر آن نخواهد شد که هر رفتگری که برای دریافت چند صد تومان خانه وزندگیش را در گوشه ایی از شهرستان ویا روستا رهاکرده وشاید حتا سواد خواندن ندارد، از چریک دفاع کند. اگر آنقدر ساده بود دیگر غمی نداشتیم.
و شما این را فقر فرهنگی مینامید؟ آنگاهی که صدام حسین مخالفان شیعه وسنی اش را با بستن نارنجک به بدنشان منفجر میکرد باید بحساب بی فرهنگی عربها گذاشت؟
شاید در مقاله آینده خودتان باآن استعداد پوپولیستی که من در شما میبینم، بنویسید که چون عراق دورانی پایتخت ساسانیان بود، عربها از ایرانیان بیفرهنگی آموخته اند!
شما در چند سطر پائینتر مینویسید که رژیم برای تسلط بر «نیروی شهری» و توسعه حوزه پایگاه اجتماعی

خود، از روستائیان وروستا پایگاهی ساخت، ولی در مورد « رفتگر» شما انتظار طرفداری از خط مسلّحانه را دارید؟ کجای دنیا رفتگرانش از چریکها پشتیبانی کردند؟

در مورد شکار حیوانات وغارت جنگلها باید بشما حق بدهم. ولی ما میبینم که در جوامع حساس شده به معضل ویرانی طبیعت، بیکباره همه نادرستکاریها در مدت کوتاهی درست نشدند. این حساسیت رفته رفته و گام بگام بوسیله احزاب سبز وقوانینی که پس از آن به اجرا در آمد توانست نتیجه دهد. هنوز دیده میشود که ژاپنیها ودیگر کشورها با وجود منع شکار نهنگهای دریائی، باز به شکار آنها ادامه میدهند. ولی قصد شما از یادآوری این مسائل تنها پافشاری روی بیفرهنگی ایرانیان بود.
در مورد آریایی و نقل ونباتی که شما قصد پخش کردن آن را دارید وسعی دارید لیبرالیسم پیشه وری را مقابل ایرانیان قرار دهید به این منظور است تا شاید آذربایجانی ها برایتان کف بزنند. هم اینها از آن جعبه جادوئی تجزیه طلبی وپوپولیستی بیرون میآید، اما این خواب میتواند کابوسی شود.