Skip to main content

آقای صوفی زاده، نوشتار شما را

آقای صوفی زاده، نوشتار شما را
Anonymous

آقای صوفی زاده، نوشتار شما را دوبار خواندم، اما از خواندن آن باهوشتر نشدم. شما اگر مردم را همراه با جنایتکاران می انگارید، و آنها را ضد افقان میدانید، میتوانید فیلمی را که در یوتیوب موجود است ببینید. در این فیلم پاسداران آنها را در یک مکان گرد آورده و بآنها دستور میدهند که با دو دست بر سر خود بزنند وبگویند که دیگر به ایران برنمیگردنند. این رژیم کشور است که چنان پیامی را به مردم میدهد. اعدام در میدانهای شهر را مردم باب کردند؟
چه کسی در ایران میتواند اسلحه شکاری داشته داشته باشد و مأمور محیط زیست را بکشد؟ فکرش را خودتان بکنید!
پرسشی از شما دارم که دوباره گرد رفتگر است. اگر این رفتگر زیر بار دیدزدنِ رفت وآمدهایِ مشکوک نمیرفت، میتوانست این یک کارش را نیز از دست بدهد. من نمیتوانم او را مقصر بدانم. اما پرسی دیگر! اگر شما در خیابانی جلوی بانکی و یا در زیر قطاری یک بسته را ببینید

که بطور مشکوکی بوسیله فردی جاکاری شود، چکار خواهید کرد؟ آیا چشمها را بسته و یا اینکه سعی بر آن خواهید داشت آن را به مردم گوشزد کرده و یا پلیس را در جریان بگذارید؟ اگر پاسخ شما دومی است، پس نمی بایست رفتار رفتگر را ضعف فرهنگی قلمداد کنید!
ضمن اینکه شما از مردسالاری در ایران صحبت کردید که من هیچ مخالفتی با شما در این باره ندارم، اما ما در میان کشورهایی قرار داریم که میتوان گفت در این کشورها مردسالاری کارنامه بهتری از آن ایران ندارند. و باید بگویم که در هیچ کدام از این کشورهای همسایه نیز زنانی مانند خانم نسرین ستوده ویا خانم نرگس محمدی پیدا نمشود که چنان دلیر و بی باک و بدون نشان دادن ماهیچه بازویش در برابر این رژیم بایستد.
من به کاستی هایی که شما از جامعه ایران شمردید آگاه هستم اما 36 سال، عمر یک نسل است. نسلی که از صبح تا شام زیر بمباران تبلیقات اسلامی که خود کارگذارانش برایش تره پاک نمیکنند قرار گرفته و نتیجه اش تنها گدامنش و دروغگو بار آوردن این نسل است.
اما چیزی که من را به شگفت زده میکند، سر سپردگی جوانان و کاسه بدست گرفتن آنها در برابر کشور همسایه است. همانطور که در گذشته کسانی منافع انگستان، فرانسه، روسیه ویا شوروی را در ایران نمایندگی میکردند. چه تفاوتی؟