Skip to main content

در جواب انتقاد مصطفی

در جواب انتقاد مصطفی
Anonymous

در جواب انتقاد مصطفی
1- دوست عزیز بنده یک خواننده معمولی سایت های حرکت ملی آزربایجان، ایرانگلوبال، اخبار روز و مخصوصا مطالب جناب آ. ائلیار هستم. من نه تئوریسین هستم و نه فعال سیاسی-تشکیلاتی. به دلیل شرایط داخل کشور، فعلا ترجیح می دهم از اسم مستعار استفاده کنم. اما افرادی مانند دنیز ایشچی، اسماعیل آل بایراق و یا جناب آ. ائلیار که در خارج از کشور حضور دارند چرا ترجیح نمی دهند به صورت حقیقی وارد میدان شوند و از گفته هایشان دفاع کنند. دوست عزیز بنده مدافع یا مخالف چپ و راست حرکت ملی آزربایجان نیستم.
جناب ائلیار و بسیاری از دوستان چپ دیگر باید به وضوح فهمیده باشند که ارائه مطالب و نظراتشان به صورت فعلی یعنی همراه با غوغای تبلیغاتی و در واکنش به اقدامات غیر منطقی طیف راست فانتزی حرکت چقدر حساسیت اکثریت مردم آزربایجان مخصوصا تعقیب کنندگان مسائل ملی را برمی انگیزاند.
ناسیونالیزم فانتزی

فاجعه ای برای حرکت ملی آزربایجان است. و امروز ما شاهد آثار این نوع تفکر هستیم. الان نگاه مردم آزربایجان فقط به همین حرکت ملی است که عمدتا تحت تاثیر ملی گرایی فانتزی است و به بن بست رسیده است.
به دلیل این که چپ های آزربایجانی نتوانسته اند جایگاه خود را در جنبش ملی بدست آورند و در داخل و بطن حرکت مردم آزربایجان قرار ندارند اعتماد مردم آزربایجان را از دست داده اند و حتی در اثر تبلیغات تاریخی ضد چپ در زمان دو رژیم و همچنین ضعف چپ در فعالیت های ملی اخیر آزربایجان، در جایگاه دشمن آزربایجان قرار گرفته است.
بسیاری از سخنان آ.ائلیار و دوستان چپ و انتقاداتشان درباره موضعگیری های حرکت ملی صحیح است اما چون این سخنان از زبان کسانی جاری می شود که اعتماد مردم آزربایجان را از دست داده اند ( به دلایل مختلفی که شما بهتر از من می دانید) با واکنش شدید فعالین حرکت ملی مواجه می شود. اسماعیل آل بایراق و دیگران باید صمیمیت خود را در میدان عمل از طرف مردم آزربایجان بدست آورند وگرنه هر نوشته آنها هر چند شامل نکاتی صحیح و مفید هم باشد با حساسیت مردم آزربایجان مواجه خواهد شد. همچنان که مقالات و مطالب قبلی شان در مورد انتقاد از بوزقوردیسم، کپی برداری از الگوی حزب حرکت ملی ترکیه (م.ه.پ) و یا سایر مطالبشان هیچ تاثیری در روشنگری جوانانی که هر روزه به جنبش ملی آزربایجان ملحق می شوند ندارد.
2- دوست عزیز مصطفی
چندین سال است که فعالیت های سایت های آچیق، آذربایجان و سولگوناز را تعقیب می کنم. جنبش فدرال-دموکرات آزربایجان می توانست امیدی برای ایجاد یک مرکز متشکل برای فعالیت سیاسی واقعی برای آزربایجان باشد اما این جنبش هیچ برنامه ای برای فعالیت در آزربایجان نداشت. مکانیزم ارتباطی اش با جوانان آزربایجان چه بود؟ فعالیت های تشکیلاتی اش چه بود؟ وب سایتی که هر 5،6 ماه یکبار به زور یک مطلب در خروجی اش منتشر می کند چگونه می تواند تکیه گاه و امید یک حرکت باشد؟ جناب هدایت سلطانزاده، محمد آزادگر، خانم دکتر عدالتی، یونس شاملی ( قبل از استعفا از تشکیلات) به صورت منفرد شخصیت های بسیار محترم و قلم بدستی هستند ولی به هیچ وجه تشکیلات موفقی نداشتند. حال این تشکیلات ادعای وراثت حکومت ملی آزربایجان را داشته و دارد.
جناب مددی و سایت آذربایجان هم دقیقا درگیر همان مشکل چپهای آزربایجان است. شما تصور کنید که چپ های آزربایجان در یک طرف یک رودخانه عریض قرار دارند که مردم آزربایجان، حرکت ملی اش با انواع راست وملی گراییهایش در طرف دیگر قرار دارند. با تحمل هزینه و زحمت چندین برابر و تحمل ناملایمتیها باید به آب زده و به طرف مردم خود آمد و از داخل همین مردم تلاش برای اصلاح کجرویها را آغاز کرد.
و اما ضمن احترام به گردانندگان سایت سولگوناز، باید بگویم که این سایت جز پریشانترین و بی پرنسیپترین سایتهایی است که من تاکنون دیده ام. سایتی که ادعای استقلال برای آزربایجان جنوبی دارد ولی دارای کادری است که کمترین آشنایی و تسلط به زبان مادری خود را دارند. اخبار پریشان و بدون منبع و مطالب نیشدارو بعضا تخریبی از صفات بارز این سایت است.
سیدجعفرپیشه وری و هیئت همراهش دارای تفکرات چپ بودند ولی انسانهای عملگرایی بودند. از همان روز اول زبان ترکی را در مکاتبات و ارتباطهایشان با مردم آزربایجان به عنوان یک اصل به رسمیت شناختند. فرقه دموکرات آزربایجان را تشکیل دادند ( علی رغم وجود حزب توده)، رادیو تبریز را تاسیس کردند. "آذربایجان اونیورسیته‌سی" ( دانشگاه تبریز) را بنا نهادند.
پس خواهش می کنم کمی با احتیاط خود را وارث مرحوم پیشه وری، فریدون ابراهیمی، محمد امین آزاد وطن، صفرخان قهرمانیان و بعدها صمد بهرنگی و اوختای ها بدانید.