Skip to main content

فدائیان خلق و دیگر مبارزان چپ

فدائیان خلق و دیگر مبارزان چپ
Anonymous

فدائیان خلق و دیگر مبارزان چپ سالهای ۵۰ تا ۶۰ ازمیان دانشجویان وروشن اندیشان از هر گوشه ایران بودند. آقای خوئی بخوبی در اینجا، مشگل را از زاویه فردی که در بیرون از ایران است ودر این مدت گسترده دیدی موشکافانه نسبت به پدیدهای اجتماعی بدست آورده، سخن میگوید. خوش نیت بودن، فداکار بودن و زندگی خود را فدا کردن یکطرف قضیه است وبدست گرفت قدرت برای مدتی طولانی طرف دیگر قضیه میباشد. قدرت را قبضه کردن برای هر گروه وحزبی حدف است واز دست ندادن قدرت نیز هدف آنهاست. هر گروه ویا حزبی که قدرت را بوسیله خشونت قبضه کند، بازپس گرفتنش نیز تنها با خشونت موجب میگردد. مکانیسم قدرت اجازه رشد احزاب ودگرانیشان را نمی دهد. و نتیجه اش چیزی جز دیکتاتوریسم نیست. آقای خوئی در گفتارش بشکافت قضیه نمیپردازد. روانکاوان برآنند که قبضه قدرت سیاسی برای مدتی طولانی تر از چهار سال میتواند سلولهای مغز را دگرگون کند.

وشخص قدرتمند ویا گروه قدرتمند دیگر به عقب نمینگرد.
از دنیای بلوک شرق که بگذریم، و وارد بلوک غرب شویم، میتوانم مثالی از کشور مهد آزادی، فرانسه بزنم. در سال 1981 زمانی که میتران زمام امور را در دست گرفت، ژیسکار دِستن، رئیس جمهور برکنار شده، در نطق تلویزیونی خود از مردم فرانسه بخاطر رای دادن به میتران گله کرد و با عصبانیت آنجا را ترک کرد. خود میتران در گفتگوهای تلویزیونی با رقیب خودش ژیسکار دستن گفت که 7 سال زمامداری در فرانسه بسیار مدت طولانی است وباید این مدت را به 5 سال کاهش داد. پس از پیروزی خودش در انتخابات، نتنها آقای میتران یک دوره 7 ساله بلکه دو دوره 7 ساله زمام دار شد.