Skip to main content

.

.
Anonymous

باید-میتوانی: فرهنگ استبدادی-فرهنگ دموکراتیک

آقای محمد رضا نوشته (باید محکوم کرد).سئوال این است که این (باید) ازکجا آمد و برای چیست؟ در معنای(باید) اجبار وجود دارد. جمله یک جمله ی اجباری است و حق اختیار را از آدم میگیرد. فرهنگ جمله فرهنگ بایدی و دستوری و زوری است. یعنی یک فرهنگ استبدادی است. بر خلاف نظر آقا ی محمد رضا کار یک امر داوطلبانه است. یکی میتواند چیزی را محکوم کند یکی آزاد است نکند. یا مسئله اش نباشد. اساساً چنین کار هایی داوطلبانه است. زور و اجبار و (بایدی) در کار نیست. عمل اعدام غیر انسانی است. اما به هیچکس نمی توان گفت تو( باید) آن را محکوم کنی. او آزاد است در این کار شرکت کند نظر بدهد یا ندهد. موضوع مسئله اش باشد یا نباشد. و حتا از آن دفاع یا محکوم کند، آزاد است. فرهنگ اسبتدای همیشه بایدی است. باید روسری،باید نماز، باید روزه، باید اسلام، باید این باید آن....

آقای محمد رضا انسانیت خوب است. وقتی که بدون باید و داوطلبانه و همراه با آزادی باشد. با زور نمی توان بهشت ساخت و یا کسی را به بهشت برد. در فرهنگ غیر استبدادی در امور انسانی بایدی در کار نیست. عوض اش (میتوانی) وجود دارد که علامت داوطلبانگی کار است.

شعار های زور گویانه یادمان نرفته:
بیطرفها بی شرف اند
دوروب باخان به غیرت: یعنی بیطرفها بی غیرت اند.

حکومت اسلامی را همین فرهنگ استبدادی برایران حاکم کرد...