Skip to main content

یک جمله بسیار زیبا از نظر

یک جمله بسیار زیبا از نظر
Anonymous

یک جمله بسیار زیبا از نظر جناب آ.ائلیار را عینا قبول دارم و من هم نقل می کنم."عدم خشونت گرایی نسلهای جوان" مخصوصا در بین جوانان آزربایجانی مشهود است. ممکن است خشونت کلامی و حتی عریان را امروزه به وفور از زبان جوانان آزربایجانی در صفحات فیس بوک و سایت ها مشاهده کرد ولی من مطمئن هستم اگر ساختارهای سیاسی ( حزب، تشکل، انجمن) در داخل حرکت ملی قدرت پیدا کنند و موضعگیریهای سیاسی از طرف آنها صورت بگیرد و این حالت عوام و عمومی خود را در آزربایجان از دست دهد ( منظورم این است که الان هر فرد آزربایجانی خود را در نبود مدافعان سیاسی-اجتماعی به نام آزربایجان، مسئول همه امور آزربایجان می دانند و در هر موردی واکنش نشان می دهند و این واکنشها را که اکثرا از نظر سیاسی ناپخته هستند به صورت عریان ارائه می دهند) هم ادبیات این موضعگیریها بهبود خواهد یافت و هم خود موضعگیریها منطقی تر خواهد شد.
به نظر بنده

اختلافات و فاصله های موجود فعلی را خارج از فضای دو قطبی (کمونیست-پانترکیست) بررسی کنیم خیلی بهتر خواهد بود. زیرا آزربایجان توسط این دو کلمه به اندازه کافی توسط دو رژیم سرکوب شده است. حداقل ما آزربایجانیها به این صورت از دو کلمه استفاده نکنیم.
اما این به معنای آن نیست که خطرات ناسیونالیسم اتنیکی فانتزی در آینده حرکت ملی آزربایجان نادیده گرفته شود. حتی در داخل حرکت ملی آزربایجان بسیاری از افراد به این نتیجه رسیده اند که با تاکید بیش از اندازه بر تاریخ و نگاه به هر مسئله ای از زاویه اتنیک، حرکت ملی را به بن بست کشانیده است.
از طرف دیگر ضعف نیروهای چپ در توجه به مسئله ملی در حالیکه آزربایجان در حال حاضر پر از انرژی ملی هست نیز از بزرگترین عوامل احتمال کجروی در آینده حرکت است.
باز هم برای چندمین بار می گویم در فضای فعلی که نتیجه چندین عامل هست نحوه رویکرد فعلی چپ ها به مسائل آزربایجان به صورت تهاجم به پایه های حرکت ملی آزربایجان تفسیر می شود. اینکه راه جدیدی از طرف چپها، لیبرالها و نیروهای دموکراتیک پیدا شود که در عین تضمین حقوق ملی مردم آزربایجان، حق تعیین سرنوشت آنها بتواند جلوی کج روی، خشونت گرایی را بگیرد و تحمل دربرابر اقلیت های دینی و اتنیکی را افزایش دهد بستگی به ابتکار این افراد دارد.
آزربایجان مخصوصا نسل جوان آن در حال حاضر خیلی بر روی مسائل ملی تفکر می کند و انرژی زیادی برای ایجاد تغییر در این نسل وجود دارد. امروز بیش از هر زامان دیگری آزربایجان نیاز به فعالیت سیاسی، اجتماعی، تلویزیون، رادیو، کتاب، نشریه، صحبت های رودررو دارد.
بسیاری از جوانان آزربایجان امروز نه چپ هستند و نه راست. ولی مسئله ملی، آینده آزربایجان، ایجاد حاکمیت ملی، رسمیت زبان ترکی آزربایجانی، مقاومت در برابر آسیملاسیون بیش از هر چیزی ذهن آنها را مشغول کرده است. هر حرکت سیاسی به نام آزربایجان و به نام ایران باید این واقعیت را بپذیرد و براساس آن عمل کند.
یک مثال برای جناب آ.ائلیار
بیانیه اخیر که به نام کوبانی از طرف تعدادی از فعالین به اصطلاح تبریزی ( و نه آزربایجانی که در همین نحوه نامگذاری خیلی چیزها مشخص است) صادر شد فارغ از اینکه محتوای آن چگونه است دارای متن ترکی نبود. این بیانیه به فارسی صادرشد و ترجمه انگلیسی و حتی کردی آنهم بعدا انجام شد. جالب اینکه در میان امضا کنندگان تعدادی از منسوبان به چپ آزربایجانی هم وجود دارند.
اصرار بر نوشتن بر زبان ترکی و استفاده از آن چیزی منحصر به نیروهای ناسیونالیست آزربایجانی نیست. پیشگامان این امر از میرزا حسن رشدیه تا مرحوم پیشه وری همگی دارای پایگاه اجتماعی-سیاسی مشخصی بودند.
چرا نیروهای چپ در حال حاضر از این مسئله ساده و طبیعی ( نوشتن و تولید به زبان ترکی) که هم اکنون در آزربایجان به یک اصل تبدیل شده است غفلت می کنند؟