Skip to main content

جناب ثانی با سلام دوباره،

جناب ثانی با سلام دوباره،
Anonymous

جناب ثانی با سلام دوباره، واکنش شما برای من چندان غیر منتظره نبود. ولی سؤال اصلی این است: بحث ما بر سر چیست؟ یکی آمده و می‌گوید: «انتظار پوزش طلبي از ملتي دارند كه عليه چنين لاطائلاتي به پا خاستند» واقعیت این است که ملت اساسا برعلیه چنین لاطائلاتی به پا نخاستند. ملت بپا خاستند تا همان چیزی را بدست بیاورند، که همین الان از آن برخوردارند، یعنی حاکمیت اسلام. نخبگان این ملت هم دست کمی از عوام نداشتند، واگرنه به فضاحتی عمیق مثل سازمان اکثریت و حزب توده که اکثریت مطلق چپ ایرانی و مارکسیستها را در خود جا داده بودند، در نمی غلطیدند. ولی بحث من حتی این هم نیست. من می گویم شاه را از زاویه اعتقاد به یا سوء استفاده از خرافات مذهبی باید محکوم کرد، ولی چپ ایرانی با این کارنامه درخشانش حق ندارد در این دعوا طلبکار باشد. همانطور که گفتم، شاه دیکتاتور بود، شکنجه می کرد و تفکر عقبمانده داشت، ولی اکثریت قریب

به اتفاق مخالفینش دهها بار از او بدتر بودند. اینکه آنها خود را فدای خلق می کردند و برای آرمانهایشان می مردند، دلیل بر حقانیت آنها نیست. هواداران چپ در برابر قتلهای درون سازمانی - مثلا عبدالله پنجه شاهی در فدائیان و مجید شریف واقفی در مجاهدین - مصرانه خود را به کری و کوری می زنند و معتقدند این فقط شاه بود که دگراندیشان را می کشت! بحث من بر سر این شماره یا آن شماره این یا آن نشریه نیست، بحث من این است که تا کسی یک سوزن به خود نزند، حق ندارد جوالدوز را تا ته در بدن مخالفینش فرو کند، همین!