Skip to main content

جناب وجدان آگاه, با تشکر از

جناب وجدان آگاه, با تشکر از
Anonymous

جناب وجدان آگاه, با تشکر از پاسخ, عرض شود در دنیا خیلی چیزها را میشود تغییر داد جز طبیعت آدمی را. و این تا زمانی ست که دانش عملا بتواند ژن ها را عوض کرده و انسان جدیدی تولید کند که در آن صورت تمام پیش بینی ها در باره آینده بی ارزش خواهد بود. در طبیعت کنونی آدمی, حرص قوه محرکه است که مانند درجه حرارت بدن باید از حد معینی پایین تر و بالا تر نرود تا جامعه و بدن سالم بماند. فرق کاپیتالیسم با کمونیسم دراینست که درکاپیتالیسم حرص افسار گسیخته برعقل غلبه میکند و در مقابل, کمونیسم - آنطور که در روسیه دیدیم - با تضمین حد اقل مایحتاج زندگی برای همه, حرص لازم برای تولید در انسان را میکشد.لازم به گفتن نیست که پیشرفت دانش و فن و استفاده از آن در دست اغنیا ست که هرکه پول داد آش میخورد. و این حرص کور کاپیتالیسم شعور آنرا ندارد که که با استفاده ازدانش و فن جدید به آینده خود و رفاه دیگران بیاندیشد.

درنتیجه اگر تعادلی بین کاپیتالیسم و کمونیسم برقرار نگردد فاجعه به نحوی رخ خواهد داد. خوشبختانه در کمونیسم تحولات زیادی رخ داده و در تفکرات تازه تر مثلا برای اصلاح احتیاجی به انقلاب نیست. کاش حرص کاپیتالیسم نیز مهار شود تا به تعادلی برسیم. اما در باره نفت و گاز, موضوع مساله عرضه و تقاضا نیست. میزان عرضه و تقاضا درسه ماه فرقی نکرده است که قیمت ها بیش ازسی در صد کاهش یابد. دستکاری از ما بهتران در این بازار اظهر من الشمس است.