Skip to main content

چرا پان ایرانیسم با دموکراسی

چرا پان ایرانیسم با دموکراسی
آ. ائلیار

چرا پان ایرانیسم با دموکراسی بیگانه است؟ احزاب ملی و پان گرا تئوری سیاسی خود را بر توتالیتاریسم بنا نهاده اند. و تمامیت خواه و یک گرا هستند. چگونه؟
این نظریه سیاسی اعلام کرده :«ملت بزرگ ایران دارای یک وطن، یک تاریخ، یک فرهنگ، و آداب و رسوم می‌باشد. ...

تمامی کشورهایی که نژادهای ایرانی دارند باید با یکدیگر متحد شوند و ایران بزرگ را بسازند.آنچه به نام ایران نامیده می‌شود، ایران نیست. باید ایران را در مفهوم واقعی آن به هم‌میهنان خود بشناسانیم. سبب ضعف و ناتوانی واحدی که امروز به عنوان ایران از آن نام می‌برند، واحدی که امروز به نام افغانستان از آن نام می‌برند، واحدی که امروز به نام قفقاز زیر چنگ روس‌ها افتاده، دلیل ضعف و ناتوانی مناطقی که آن‌ها را به نام جعلی «ترکستان روس» می‌نامند، این‌است که از یک دیگر جدا افتاده‌اند. پس راه نجات، رسیدن به وحدت و یگانگی است.مناطقی مانند افغانستان ، تاجیکستان و مناطق تاجیک نشین چین باید به ایران بپیوندند. مناطق کردنشین ترکیه ، سوریه و عراق باید به ایران بپیوندند.آذری ها و ارمنی های قفقاز نیز همینطور.»

این همان سیاستی ست که پهلوی ها و اکنون خمینسم کم و بیش اجرا کرده اند.
بگذریم از اینکه پایه خمینسم «پان شیعی ایسم »نیز هست . علاوه بر توتالیتاریسم. و نتیجه اش دیکتاتوری این حکومتها بوده است.
پایه اندیشه پان ایرانیسم و ملی گرایی بر اساس «نژادگرایی» نهاده شده است که میگوید:«تمامی کشورهایی که "نژادهای ایرانی" دارند باید با یکدیگر متحد شوند و ایران بزرگ را بسازند.»

در این رابطه پیشنهاد میکنم علاقمندان بهتر است کتاب توتالیتاریسم نوشته ی متفکر آلمانی هانا آرنت را بخوانند و روی بیگانگی توتالیتاریسم با دموکراسی اندیشه کنند.
دموکراسی با مقولات «نژادگرایی-تمامیت خواهی-بزرگ گرایی- یک گرایی- نفی چندگانگی» متضاد است.
نمیشود گنجشک را بجای بلبل رنگ کرد و بخورد مردم داد. زمان این بازیها گذشته است.

وحدت قراردادی با پذیرش کثرت قراردادی - و با به رسمیت شناختن موجودت و ویژگیهای متقابل اجزاء - و احترام به حق و حقوق همه جانبه ی فرهنگی-سیاسی-اقتصادی و رفع تبعیض و اجرای عدالت اجتماعی پدید میاید که از وظایف اجرای دموکراسی ست. این کارها خارج از توان توتالیتاریسم پان ایرانیستی و بیگانه با نژادگرایی و بزرگ گرایی ست.

ملی گرایی ملیتها که نتیجه ی یک قرن توتالیتاریسم حاکم بر ایران است- و نقض حقوق حقه- خود واکنش نادرست به این پدیده و روی دیگر سکه ی «ملی گرایی و پان گرایی» نظریه ی سیاسی پان ایرانیسم است.
نه توتالیتاریسم پان ایرانیسم مشکل گشاست و نه ملی گرایی و پان گرایی ملیتها.
راه حل مشکل ایران «دموکراتیسم و فدرالیسم» است. مانند کشورهای مترقی اروپایی و غیره.
عقب ماندگی سیاسی -فکری در چنگ نظریه های «ملی گرایی و پان ایرانیسم» نتیجه اش دیکتاتوریهاست که از پهلوی تا داعشیسم خمینی تجربه کرده ایم.
بهتر است نشان داد با تمدن بشری همگامیم و این اندیشه های عقب مانده و تبعیض گرای را الوداع گفته ایم.
یا میخواهید در باتلاق طرابلس شما را هم مثل سعدی به کار گل وادارند؟