بقیه از کامنت قبلی. جزیره ای دور افتاده وجود دارد به نام ایستر آیسلند (Easter Island) که امروزه بخشی از کشور شیلی است. این جزیره زمانی تمدنی درخشان داشت که اقتصادش برپایه کشاورزی و ماهیگیری بود. مثل همه جوامع آن زمان، مردم این جامعه نیز مجسمه هایی بت مانند می ساختند که گویا رابطه فیض بین آنها و اجدادشان شوند. این مجسمه های سنگی بسیار بزرگ و سنگین بودند و جابجایی آنها از محل ساخت تا نصب کار ساده ای نبود و علاوه بر نیروی انسانی، نیاز به کلی چوب و الوار داشت.
به هر حال با افزایش جمعیت جزیره و نیز به دلایل دیگر مثل پیدا شدن موشها، درختهای جزیره به خطر افتادند. درختهای بلند جزیره برای ساکنین حیاتی بودند چون با آنها قایق ماهیگیری می ساختند و به علاوه درختان جلوی فرسایش خاک کشاورزی را می گرفتند. خلاصه اینکه درختها شروع کرده بودند به نابودی و زندگی سخت شده بود.
غرض این که امروز هم ما با شکلی مدرنتر از همان نگرش روبروییم. کشور ما قادر نیست نیازهای جمعیت فعلی را براورده کند ولی مبلغین مذهبی سودای دوبرابر کردن جمعیت را دارند ....