Skip to main content

(دنباله) ..... روسستان است،

(دنباله) ..... روسستان است،
تبریزی

(دنباله) ..... روسستان است، یونانی ها رودی را که در جنوب کاوکاسوس روان بود (آراکس) نامیدند که همان (ارس) کنونی است، یونانی ها سرزمینی را که در جنوب رود آراکس بود (آتورپاتکان) نامیدند که همان (آذربایجان) کنونی است، یونانی ها دریاچه ای را که در خاور کاوکاسوس جای داشت کاسپین (kaspin) نامیدند که همان (مازندران) کنونی است، یونانی ها سرزمین جنوب دریای کاسپین را نیز سرزمین کاسپین نام نهادند، سپس شهری در سرزمین کاسپین ساخته شد که آن شهر نیز کاسپین نامیده شد و اکنون (قزوین) نام دارد و سرزمین کاسپین کمابیش در بر گیرنده گیلان و قزوین و بخشی از زنجان کنونی است، همدان هیچ پیوندی با آذربایجان ندارد و در زمان فرمانروائی مادها شهر همدان ساخته شد و سپس شهرهای دیگری نیز در پیرامون آن ساخته شدند، اراک نیز هیچ پیوندی با آذربایجان ندارد، گیلان و قزوین و زنجان نیز هیچ پیوندی با آذربایجان ندارند! پس سخن .....

..... آقای اسماعیل آل بایراق که می گوید: ( ..... آذربایجان جنوبی با جمعیت بومی ۲۰ - ۲۵ میلیونی و با مساحتی بیش از صد و چهل هزار کیلومترمربع متشکل از هفت استان آذربایجان شرقی، همدان، زنجان، قزوین، اردبیل و بخش وسیعی از آذربایجان غربی، بخش شمالی استان گیلان و بخشی از استان مرکزی می باشد ..... ) بر کدام پایه استوار است؟ ********** از اینها گذشته آیا همه کسانی که به گفته آقای آل بایراق در ( ..... آذربایجان شرقی، همدان، زنجان، قزوین، اردبیل و بخش وسیعی از آذربایجان غربی، بخش شمالی استان گیلان و بخشی از استان مرکزی ..... ) زندگی می کنند صد در صد ترک هستند و حتی یک تن را نیز نمی توان در میان چنین کسانی یافت که ترک نباشد؟! و آیا همه ترک ها در سرتاسر ایران تنها در یک بخش از ایران جای گرفته اند و در هیچ جای دیگر از ایران هیچ ترکی یافت نمی شود؟ نخست آن که ترکمن ها ترک هستند و نمی توان آنها را بخشی از ملت حاکم فارس و ملت ستمگر فارس که به گفته آقای آل بایراق ( ..... حاکمیت و اراده خود را به کثیف ترین و خشن ترین شیوه ها اعمال می کند ..... ) دانست! اما در هیچ کجای نوشتار آقای آل بایراق به ترکمن های ترک پرداخته نشده است! ترکمن ها ترک هستند و اگر ایشان آذربایجانی ها را برای ترک بودن از (تحت ستم ها) می داند ترکمن ها را نمی تواند جدا از آذربایجانی ها بداند و آنها را نیز ملت مرزبندی شده ای جدا از آذربایجانی ها بداند! دیگر آن که آقای اسماعیل آل بایراق کجا را فارسستان می داند؟ و آن فارسستان که زیستگاه قوم منحوس فارس و ملت حاکم فارس و ملت ستمگر فارس است در کجای ایران است؟ اگر ایشان استان فارس را از بخش های فارسستان می داند آیا ترک های شیراز و قشقائی های استان فارس که صد در صد ترک هستند و روستاها و شهرهائی که در استان فارس صد در صد ترک هستند با بخشبندی ایشان فارس به شمار می روند یا ترک؟! و اگر ایشان اصفهان و قم و سمنان و کرمان و تهران و تفرش و آشتیان را از بخش های فارسستان می داند آیا به جز ترک های خلج میلیون ها ترک دیگری که در آنجاها زندگی می کنند را ایشان فارس می داند یا ترک؟! همچنین اگر ایشان خراسان را از بخش های فارسستان می داند ترک های خراسان، کردهای خراسان، بلوچ های خراسان، عرب های خراسان را نیز فارس می داند و یا ترک و کرد و بلوچ و عرب؟ خراسان که بسیار دورتر از آذربایجان است پر از ترک های خراسانی است که صدها سال است در آنجا زندگی می کنند و نمونه ای از ترک های خراسان نادرشاه افشار وابسته به خاندان ترک افشار است و ترکان افشار و ترک های دیگر صدها سال است که زیستگاهشان در خراسان است نه در آذربایجان! و اگر ما برابر بخشبندی آقای آل بایراق خراسان را از بخش های فارسستان بدانیم ترک های خراسان را باید ترک بدانیم و یا فارس؟ به جز ترکمن ها که درباره آنها سخن گفته شد انبوهی از مردم ترک صدها سال است که در مازندران زندگی می کنند که نمونه ای از آنان آقامحمدخان قاجار است که سردار جنگی شایسته ای وابسته به خاندان ترک قاجار بود و زیستگاه قاجاریان مازندران است نه آذربایجان! اگر آقای آل بایراق مازندران را بخشی از فارسستان می داند ترک های مازندران را ترک می داند یا فارس؟ ******** دوستان گرامی، همچنان که می بینید ناسیونالیسم و پندارهای ناسیونالیستی که بر تاریخ تراشی و دروغ بافی و شعر و شعار استوار هستند از آریاپرستی و فارس پرستی گرفته تا ترک پرستی هرگز با خرد و خردورزی سازگار نیستند و با پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی مانند نژادپرستی و زبان پرستی و خاک پرستی و کهنه پرستی و مرده پرستی هیچکس تا کنون به هیچ جا نرسیده است!