Skip to main content

دوستان گرامی، درباره زبان و

دوستان گرامی، درباره زبان و
تبریزی

دوستان گرامی، درباره زبان و نژاد و سرزمین دو دیدگاه در جهان هست، یکی دیدگاه ناسیونالیستی و دیگری دیدگاه اینترناسیونالیستی، ناسیونالیست ها زبان را بتی می دانند که باید در برابر آن به خاک افتاد اما اینترناسیونالیست ها بر آنند که زبان تنها ابزاری برای پیوند میان انسان هاست و جز این ارزش دیگری ندارد، ناسیونالیست ها نژاد را گوهر یک سرزمین می دانند و بودن از این نژاد و آن نژاد را نشانه برتر بودن می دانند اما اینترناسیونالیست ها نژاد را تنها پدیده ای بیولوژیک می دانند و بودن از این نژاد و آن نژاد را نشانه خوب بودن و بد بودن و برتری هیچکس در جهان نمی دانند، ناسیونالیست ها انسان ها را برای سرزمین و خاک و مرز به نابودی می کشانند اما اینترناسیونالیست ها خاک و مرز و سرزمین را تنها ابزاری برای زندگی انسان ها می دانند، شگفت آور است که ناسیونالیست ها خاک همان سرزمینی که مرزهای آن را می پرستند از .....

..... دست می دهند! در زمان ناپلئون بناپارت فرانسه بخش هائی از خاکش را از دست داد! در جنگ جهانی یکم و دوم که ناسیونالیست های آلمانی از آغازگران آنها بودند آلمان بخش های بزرگی از خاکش را از دست داد! ایتالیا در زمان فرمانروائی بنیتو موسولینی بخش هائی از خاکش را از دست داد! ژاپن در جنگ جهانی دوم و زمان بر سر کار بودن ناسیونالیست های ژاپنی بخش های بزرگی از سرزمینش را از دست داد! یوگوسلاوی در زمان سردمداری اسلوبودان میلوشوویچ نابود شد و کشوری به نام یوگوسلاوی برجا نماند که از میان رفتن مرز و خاک آن نیاز به نگرانی داشته باشد! هنگام بر سر کار بودن صدام حسین در عراق خاک این کشور سانتیمتر به سانتیمتر اشغال شد! ********** دوستان گرامی، آقای اسماعیل آل بایراق با نوشتاری که نوشته است بی چون و چرا یک ناسیونالیست و یک نژادپرست است و نژادپرستی در سرتاسر این نوشتار آشکارا دیده می شود! در سرتاسر نوشته ایشان بارها و بارها واژه های (ملت فارس) و (ملت ترک) نوشته شده اند! بسیاری از ناسیونالیست های ترک برای آن که برچسب نژادپرست نخورند خود را دشمن رژیم فارس محور یا رژیم پان آریا دانسته و هرگز به دشمنی با مردم و یا ملت فارس برنمی خیزند چون می دانند در جهان کنونی و در سده بیست و یکم نژادپرستی چه پیامدهای وخیمی دارد! اما آقای اسماعیل آل بایراق با این رژیم و آن رژیم و این دولت و آن دولت دشمن نیست و دشمنی ایشان با (ملت فارس) است و واژه های به کار رفته از سوی ایشان (ملت حاکم فارس) و (ملت ستمگر فارس) است! برای آقای اسماعیل آل بایراق بچه کوچولوهای کرمانی و شیرازی و اصفهانی و خراسانی و سمنانی دشمن هستند چون وابسته به ملت حاکم فارس و ملت ستمگر فارس هستند! ایشان می نویسد: ( ..... انتقال و اسکان مردم فارس زبان توسط دولت بافت جمعیتی را در آذربایجان به نفع ملت فارس تغییر داده است! ..... ) پس چه باید کرد؟ باید همه فارس ها را از آذربایجان بیرون ریخت و اگر کسانی از ملت فارس در آذربایجان باشند یا باید گورشان را گم کنند و از آذربایجان بروند و یا باید کشته شوند و لاشه آنها سوزانده شود تا ملت ترک آذربایجان دچار آسیمیلاسیون نشود! پس حتما به همراه فارس ها کردها و ارمنی ها و آشوری ها نیز یا باید گورشان را از آذربایجان گم کنند و یا باید کشته شوند و لاشه آنها سوزانده شود تا نژاد و زبان ملت ترک آذربایجان دچار آلودگی نشوند! با این روال زناشوئی وابستگان به ملت ترک آذربایجان با کسانی که وابسته به ملت ترک آذربایجان نیستند باید ممنوع شود تا ملت ترک آذربایجان دچار آلودگی نژادی و زبانی نشود! ********** آقای اسماعیل آل بایراق به جز آن که مانند همه ناسیونالیست ها نژادپرست است پس از نوشتن همه این هیتلرنامه های خنده دار هنوز از گرد راه نرسیده خواستار کشورگشائی نیز شده است و همدان و زنجان و گیلان و قزوین و اراک را نیز بخشی از آذربایجان می داند: ( ..... آذربایجان جنوبی با جمعیت بومی ۲۰ - ۲۵ میلیونی و با مساحتی بیش از صد و چهل هزار کیلومترمربع متشکل از هفت استان آذربایجان شرقی، همدان، زنجان، قزوین، اردبیل و بخش وسیعی از آذربایجان غربی، بخش شمالی استان گیلان و بخشی از استان مرکزی می باشد! ..... ) آن هم با دستاویزی به نام حق تعیین سرنوشت! بی آن که چنین حق تعیین سرنوشتی با آن چه که سازمان های جهانی آن را ابزاری برای مردم سالاری در بخش هائی از جهان می دانند کوچکترین پیوندی داشته باشد و آن حق تعیین سرنوشتی که آقای آل بایراق از آن سخن می گوید همان حق تعیین سرنوشتی است که آدولف هیتلر با دستاویز کردن آن جنگ جهانی دوم را با پنجاه و پنج میلیون کشته آغاز کرد! اما چه سود که جهانیان بیدار شده اند و زمان کنونی زمان هیتلر و دنباله روی از هیتلر نیست http://iranglobal.info/node/37218