Skip to main content

آقای تبریزی گرامی، مطالبی که

آقای تبریزی گرامی، مطالبی که
Anonymous

آقای تبریزی گرامی، مطالبی که شما می نویسید، در بسیاری موارد سطر به سطر آنها قابل بحث هستند. ولی از آنجایی که در این مقاله بحث بر سر تبعیضات و راه حل و رفع این تبعیضات است، من مشخصا در مورد آن بخش از کامنت شما که به این مسئله و نفی این تبعیضات است چند کلمه ای می نویسم.
شما نوشته اید: <در ایران ستمی که از سوی رژیم آخوندی و زرسالاران وابسته به این رژیم به کارگران و دهقانان و رنجبران و مردم دردمند و درمانده و ندار و گرسنه فارس می رود برابر و یکسان با ستمی است که به کسانی که فارس نیستند می رود اما ناسیونالیست ها همواره نشانی نادرست می دهند!>
این حرف شما واقعیت ندارد. واقعیت این است که در ایران استثماری که از کارگران و دهقانان و رنجبران و مردم درمانده و ندار و گرسنه می شود، در مورد همه اعمال می شود و فارسی زبان و ترکی زبان و کردی زبان و... هیچ فرقی با هم ندارند ولی مسئله فقط استثمار اقتصادی که

نیست. دوست عزیز، همه زندگی مردم که اقتصاد نیست. زبان و فرهنگ هم بخش مهمی از زندگی مردم را تشکیل می دهند و نمی توان آنها را نادیده گرفت. زندگی که فقط شکم نیست.
واقعیت این است که در ایرانف زبان مردمان غیرفارسی زبان، فرهنگ آنها و آداب و رسوم آنها مورد تبعیض شدیدی قرار می گیرد. زبان و فرهنگ این مردم سرکوب می شود و شما به راحتی از کنار آنها می گذرید و آنها را نادیده می گیرید.
من درک نمی کنم که شما که خودتان را سوسیالیست و کمونیست می نامید، چطور می توانید این نیازهای غیرقابل انکار میلیونها انسان و تبعیض بر آنها و سرکوب آنها را هیچ بشمارید!
واقعیت دیگر کشور ایران این است که مناطق مرزی و حاشیه ای که اکثرا جزو مردمان غیرفارسی زبان هستند، علاوه بر سرکوب فرهنگی و زبانی، از نظر امکانات زندگی مانند بیمارستان و مدرسه و... و از نظر پیشرفت اقتصادی و صنعتی مورد ترعیض هستند و حتی ساختن یک کارخانه در آن مناطق به مسئله امنیتی تبدیل شده است.
شما متاسفانه همه این واقعیتها را نادیده می گیرید و آنها را با لحنی تحقیر آمیز مانند زبان عمه ای و خاله ای و... مورد خطاب قرار می دهید.
موضعگیریهایی مانند موضعگیری شما و تبعیضات موجود و نادیده گرفته شدن آنها و حتی توجیه آنهاست که کسانی مانند آقای آل بایراق را به این نتیجه می رسانند که باید مستقل شوند.