مقاله آقای محمدی را منتشر کردم، چون نکات بسیار برجسته و قابل تفکر و تامل در آن است. خود من نیز دقیقا ٦ سال پیش مقاله ای بنام " زمينه يابی علل ناکامی اپوزيسيون در بستر تاريخ فرهنگ استبدادی و سنتی ايران" منتشر کردم. که متاسفانه در سایت ایران گلوبال نیست. اما لینک مقاله که در گویا منتشر شده بود را در زیر گذاشته ام.
در آن مقاله پرسیده ام : "آيا عوام الناس، نخبگان و دولتمردان ايرانی همگی محصول يک بستر فرهنگی مشترک می باشند، که "اگر گلی در آن بستر نمی رويد، از آفتی است که در چمن پيداست!". بنابراين نمی توان از نروئيدن گل اپوزيسيون ناليد اما از بستر نازا و عقيم فرهنگی اجتماعی که عامل سترونی است سخن نگفت".
نوشته بودم : "ناچارم بجای مصلحت انديشی و تلاش برای کسب وجهه عوام پسند، خطر کرده و برای آغاز سخن، اين سوال را مطرح کنم که آيا براستی ما ملتی متمدن و با فرهنگ هستيم که از نژاد
ز دهـقان و از تـرک و از تازيان
نژادی پديد آمد اندر ميان
نه دهقان، نه ترک، نه تازی بود
سخن ها به کـردار بازی بود
http://news.gooya.com/politics/archives/2008/12/080965.php