Skip to main content

پیروز گرامی،

پیروز گرامی،
آ. ائلیار

پیروز گرامی،
راستش ما قوانین بسیاری دم دست داریم برای ساختن ایرانی آباد و آزاد و دموکراتیک. فقط یک چیز کم داریم. یک «جارو»ی سحر آمیز ،که این عقب مادگی فکری را جاروب کنیم. تا بتوانیم «همبستگی» ایجاد کنیم برای گذر از سد « حکومت موجود». مشکل ما عقب ماندگی فکری ست. بر پایه ی آنهم هرجریانی تنها «اسب» خود را میتازد. کسی کوتاه بیا نیست. و کسی هم بلند بیا نیست. مانده ایم دست این عجوبه و عجوزه های «کوتوله و دراز»!
ما در طول تاریخ چوب «تفرقه و عقب ماندگی فکری» خودمان را میخوریم. حقیقت آن است که «اکثریت مردم ایران» فقط لیاقت همین ها را داشتند و دارند که برایشان حکومت کرده و میکنند. در آذربایجانی مثلی داریم - میگوییم « شو ورلو اوشاق پوخوندان بللی دیر» : بچه ی تیز هوش از کُهش پیداست.حالا این مردم و مردمان لیاقت شان به اندازه ی همین حکومتها بوده که برایشان فرمان رانده اند.

آنچه این مردم پس داده اند همین حکومها بودند. شایسته ی همین ها هستند. اگر غیراز این بود باید معجزه میشد. زمین و آسمان جر میخورد.آنجایش پاره میشد! اینان یا اسب خود را میتازند یا میروند بیگانگان برایشان خمینی و چلبی درست کنند...
بهتر است در مورد این اکثریت مردم چیزی نگویم. که نگفتنم بهتر است. در تهران 11 میلیونی 5 نفر ایستاده -جلو کانون وکلا- از حقوق 70 میلیون دفاع میکند. این ملت شایسته ی داعش است و بدتر از آن را هم لیاقت دارد...
ملتی که عکس رهبر در ماه می بیند-کمونیست را «خدانیست» معنی میکند لیاقتش همین داعش است که هر روز برایش «نمایش اعدام» ترتیب میدهد. از بچه و زن و مرد و جوان جمع میشوند «سیرک» تماشا میکنند. روشنفکر این ملت هم میشود همین «عجوزه مجوزه ها»!