کاوون خموش
منیژه تلاش از دستفروشی در خیابانهای کابل تا تمرین در یگانه باشگاه هیپهاپ و زیر تهدیدهای امنیتی و حملات انتحاری با موانع زیادی جنگید تا به رویای المپیک خودش برسد. اما لحظهای که روی صحنه رقابت و جلوی چشم جهانیان در مسابقات المپیک ۲۰۲۴ پاریس قرار گرفت، کاری کرد که به سفر کوتاهش در المپیک نقطه پایان گذاشت.
فدراسیون جهانی رقص و ورزش در اعلامیهای گفت منیژه تلاش به دلیل «به نمایش گذاشتن شعار سیاسی در لباسش» رد صلاحیت شد.
منیژه روز جمعه به بزرگترین رویای زندگی خودش راه مییافت. ولی پس از رونمایی از شعار «زنان افغانستان را آزاد کنید» در صحنه رقابتهای المپیک از ادامه رقابت حذف شد. او مثل همیشه در یک دو راهی بین رسیدن به دو رویا قرار داشته و این بار هم مجبور بود یکی را بر دیگری ترجیح دهد.
اما به نظر میرسد همانطور که از تاثیرگذاری این حرکت خود در پیش چشم جهانیان میدانست، در مورد تبعات آن هم به خوبی آگاه بود. او شاید هیچ وقتی نتواند دیگر به المپیک راه پیدا کند.
رقص یا ورزش
لحظهای که منیژه تلاش، نخستین بار ویدیوی مردی را دید که روی سرش چرخ میزند، شیفته این حرکات شد و میدانست که حاضر است زندگی خود را وقف بریکینگ کند.
بریکینگ تلفیقی از ورزش، حرکات موزون و رقص است که ریشه در رقص خیابانی دارد.
دست یافتن به رویای بریکینگ برای منيژه ساده نبود. اما حاضر بود زندگی خود و خانوادهاش را به خطر بیاندازد ولی به آرزویش برسد. رویایی که منیژه را وادار کرد هویتش را پنهان کند و کشورش را ترک.
منیژه اکنون در مهمترین صحنه رقابتهای ورزشی جهان حضور پیدا کرده و از نبرد خستگیناپذیر خود میگوید.
برخلاف خیلی از ورزشکاران این عرصه، منیژه بسیار دیر وارد دنیای بریکنگ شد. ابتدا با بوکس شروع کرد و بعد به هنرهای رزمی پرداخت.
پدر منیژه دستفروش بود و با چرخدستی در خیابانهای کابل خواروبار میفروخت. دلیلی که در ابتدا به ورزشهای رزمی رو آورد هم همین بود. او میخواست شانه به شانه پدر در خیابانها کار کند و باید میتوانست از خودش محافظت کند.
اما پس از چند مسابقه دچار شکستگی شانه شد و ناچار از ورزشهای رزمی دست کشید.
وقتی ۱۷ سال داشت، ویدیوی مردی را در شبکههای اجتماعی دید که با مهارت روی سرش چرخ میزد و با تمام وجود مجذوب این حرکات شد. چیزی نگذشت که با گروه سوپریرز کرو، از گروههای پیشگام بریکینگ و هیپهاپ کابل آشنا شد.
منیژه باشگاهی در کابل پیدا کرده بود که در کمال ناباوری حاضر بود به او بریکنگ یاد بدهد.: «باورم نمیشد آنچه میدیدم واقعیت دارد».
این دقیق همان سالی بود که کمیته بینالمللی المپیک اعلام کرد که میخواهد برای نخستین بار بریکینگ را در مسابقات المپیک پاریس ۲۰۲۴ بگنجاند. رویایی در دل منیژه جوانه زد – باید خودش را برای این رویداد مهم آماده میکرد ولی موانع کم نبود.
وقتی اولین بار وارد باشگاه سوپریورز کرو در غرب کابل شد با صحنه ناامید کنندهای برخورد.
منیژه به خاطر میآورد: «وارد باشگاه شدم و دیدم پر از مرد است».
جواد صابری، مربی سوپریورز کرو به سرعت موقعیت منیژه را ارزیابی کرد.
«منیژه خیلی کوچک بود و در مورد او تردید داشتم،» جواد صابری به یاد میآورد: «چون دختران دیگری هم برای بریکینگ به باشگاه آمده بودند و بعد از مدتی ترک کرده بودند، مطمین نبودم که منیژه ادامه بدهد».
منیژه میگوید: «همه مرا قضاوت میکردند... بستگانم پشت سرم حرف میزدند و شکایت مرا به مادرم میکردند».
منیژه در تمام این مدت باید هر روز به مردم و اقاربش توضیح میداد که «بریکینگ رقص نیست، بلکه ورزش است» تا بتواند به آنچه دوست دارد بپردازد.
از خیابانهای کابل
جز اقوام و بستگان نزدیکش اظهارنظرهایی در شبکههای اجتماعی هم مطرح میشد که منیژه زیاد آن را جدی نمیگرفت.
ولی زیر سایه جنگ، عرصه برای ورزشکاران و هنرمندانی مثل منیژه هر روز تنگتر میشد. در ماه دسامبر ۲۰۲۰ وقتی خودروی بمبگذاریشده در فاصله نه چندان دور از باشگاه منفجر شد، منیژه و همراهانش بیشتر از پیش خطر را از نزدیک حس کردند.
منیژه: «این انفجار مرا بسیار ترساند».
زندگی در کابل هماره با ترس همراه بود ولی حتی انفجار هم نتوانست جلوی تمرینهای منیژه را بگیرد. برای جواد صابری، مربی سختگیرش، دیدن این تعهد کافی بود تا به آینده منیژه امیدوار شود.
به دیدار جواد صابری در گوشهای از شهر مادرید رفتم که با تعدادی از بریکرهای دیگر مشغول تمرین بود.
جواد میگوید: «ما همیشه در معرض حمله بودیم اما به رغم همه اینها منیژه باز برای تمرین آمد. من میدیدم که رویای او حضور در المپیک ۲۰۲۴ پاریس است. او برای رسیدن به این رویا میجنگید. وقتی تلاش و تکاپوی منیژه را دیدم همان موقع گفتم که ‘او موفق میشود. من آینده او را به روشنی میدیدم و میدانستم که به آرزوی خود میرسد».
در سالهایی که منیژه در افغانستان زندگی میکرد وضعیت هر روز رو به وخامت بود. شورشیان مسلح پدر منیژه را ربودند و تا هنوز خبری از او نیست. منیژه تنها نانآور خانوادهاش شده بود و به سختی به تمرینهایش میرسید. ولی میتوانست بخش کوچکی از درآمدش را صرف رویایی که داشت کند.
در ماههای آخر، حملات انتحاری و انفجار بمبها در کابل شدت پیدا کرد و تهدید تا درون باشگاهی که منیژه در آن تمرین میکرد راه یافت. آنها راهی جز تعطیلی باشگاه نداشتند.
منیژه میگوید: «تا اینکه یک روز نیروهای امنیتی به داخل باشگاه هجوم آوردند. به طرف مردی رفتند و کیسهای را روی سرش کشیدند و با خود بردند».
نیروهای امنیتی به اعضای گروه سوپریورز کرو گفتند که آن مرد یک بمبگذار انتحاری بود و مدتی باشگاه آنها را زیر نظر داشت و میخواست درون این باشگاه عملیات انتحاری اجرا کند.
ترک کشور و خانواده
این رویداد در سالی اتفاق افتاد که آموزشگاهها و مراکز فرهنگی، ورزشی، تفریحی و حتا بیمارستانها و مکانهای مذهبی در غرب کابل که عمدتا هزارهها و شیعهها در آن زندگی میکنند هدف حملات مرگبار شورشیان مسلح بود. باشگاه منیژه و دوستانش نیز در همین منطقه موقعیت داشت.
منیژه: «نیروهای امنیتی به ما گفتند که این بار ما شانس آوردیم که از این حمله پیشگیری شد. به ما گفتند افرادی هستند که میخواهند در باشگاه بمب بگذارند و اگر ما جان خود را دوست داریم باید باشگاه را تعطیل کنیم».
به رغم بسته شدن در باشگاه، منیژه دست از بریکینگ نکشید و به تمرین در هر فضای ممکن ادامه داد. تهدیدها هم همچنان با قدرت پابرجا بود.
منیژه مجبور شد نام خانوادگی خود را به تلاش تغییر دهد. دلیل تغییر نام این بود که نمیخواست کسی خانوادهاش را به خاطر پیوند او با این ورزش اذیت و تهدید کند. بسیاری در افغانستان هنوز بریکنیگ را تنها به عنوان یک رقص میشناسد و در بسیاری از جوامع سنتی این کشور حساسیت عمیقی در برابر رقص زنان در فضاهای عمومی وجود دارد. ولی منیژه این نام را سنجیده انتخاب کرد. تلاش و تکاپو و کوشش برای رسیدن به رویایی که زندگی او را عوض کرده بود.
او به تمرین در خانه ادامه داد تا این که گروه طالبان در ماه اوت سال ۲۰۲۱ قدرت را به دست گرفت.
این تحولی بود که زندگی منیژه و زنان و دختران افغانستان را در یک شبانه روز در هم پیچید.
طالبان پس از رسیدن دوباره به قدرت، اعلام کردند که به حقوق زنان «در چارچوب شرعیت» احترام خواهند گذاشت ولی در سه سال گذشته زنان از حق کار محروم شدهاند، دختران جوان از رفتن به مکتب و ورزشگاه منع شدند و محدودیتهای دستوپاگیری برای نیمی از جمعیت افغانستان وضع شده است.
موسیقی و رقص هم به طور کلی ممنوع شده و دیگر جایی برای هنرهایی مثل بریگینک نمانده است.
این محدودیتها منیژه و دوستانش را وادار به ترک کشور کرد.
منیژه تلاش: «اگر در افغانستان میماندم فکر نمیکنم امروز زنده میبودم. یا مرا اعدام میکردند یا سنگسار.»
منیژه و تعدادی از اعضای باشگاه سوپریورز کرو از جمله جواد صابری به مادرید اسپانیا رسیدند و در این شهر پر از اتفاق روزها مشغول کار هستند و عصرها به تمرین بریکینگ خود میرسند. با بریکرهای محلی دوست شدهاند و در هرجای ممکن تمرین میکنند، در باشگاه، خیابان و حتی در مراکز خرید.
رسدین به اینجا به هیچ کدام از آنها آسان نبوده است.
منیژه میگوید: «هر شب وقتی میخواهم بخوابم، هزاران پرسش به سرم هجوم میآورد. به این فکر میکنم که زنان افغان چه راهی در پیش دارند و چه چیزی از دستشان بر میآید؟ از خودم میپرسم که چرا من نمیتوانم از اینجا برای آنها کاری کنم؟».
وقتی منیژه به اسپانیا رسید نگرانی بزرگی داشت. میدانست که با بودن طالبان در قدرت، امکان ندارد بتواند در رشته بریکینگ المپیک از افغانستان نمایندگی کند. این رویای او را بیشتر از هر زمانی دستنیافتنی مینمود.
کمیته ملی المپیک همزمان مشغول ایجاد تیم مهاجران برای ورزشکاران در تبعید جهان بود، تیمی برای ورزشکارانی که کشورشان دچار جنگ و بحران است و نمیتوانند به وطن خود بازگردند.
در حرکتی نمادین کمیته المپیک گروه شش نفره از ورزشکاران افغانستان تشکیل داد که در ترکیب آن سه زن و سه مرد است تا پیامی به حکومت طالبان که آزادیهای زنان و دختران را در داخل کشور محدود کرده، برساند.
منيژه تلاش راه دیگری برای رسیدن به رویای المپیک یافت و پس از تماس با کمیته المپیک در ماه مه ۲۰۲۴ چند ماه قبل از برگزاری مسابقات المپیک پاریس، در تیم پناهندگان انتخاب شد.
منیژه میگوید: «وقتی نام مرا اعلام کردند ناگهان هم شاد شدم و هم غمگین. اندوهم به این دلیل بود که من یک بار مجبور شده بودم که به خاطر رسیدن به آرزویم کشور و خانوادهام را ترک کنم و رویاهایم را نسبت به خانوادهام ترجیح دادم. این بار هم باید تصمیم سختی میگرفتم. حضور در المپیک جان خانوادهام را به خطر میانداخت. بنابرین یا باید خانوادهام را انتخاب میکردم یا رسیدن به هدفم را.»
تصمیم سختی بود.
«زنان افغانستان را آزاد کنید»
پس از این که نام منیژه در فهرست بازیکنان تیم مهاجران اعلام شد، کمیته المپیک کار آموزش و مربیگری او را به دوش گرفت تا منیژه در فرصت کوتاهی بتواند آماده رقابت شود.
دیروز وقتی منیژه برای اولین بار در بازیهای المپیک شرکت کرد، میتوانست برای یک بار هم که شده با خیال آسودهتری قدم بردارد.
حالا که او به پاریس رسیده و در سراسر جهان شناخته شده است، خانوادهاش هم امن هستند. مدتی پس از این که او به المپیک راه یافت، خانوادهاش موفق شد ویزا بگیرد و به اسپانیا برسند.
لحظهای که منیژه به خانوادهاش پیوست، شاید رویای دیگری بود که او به آن دست یافته بود.
ولی آنچه در افغانستان اتفاق میافتد چیزی نیست که منیژه بتواند آن را فراموش کند.
او با پذیرفتن خطر بزرگی در مسابقات المپیک ۲۰۲۴ پاریس، کاری کرد که تاریخ ساز شد اگرچه این کار به قیمت حذفش از بازیها تمام شد.
وقتی او از صحنه المپیک پایین میآمد، بسیاری او را به عنوان اولین زنی از افغانستان میشناسند که در رشته برکینگ المپیک راه یافته است. ولی بسیاریها او را همچنین به عنوان کسی یاد خواهند کرد که برای رساندن پیامی در مورد زنان أفغانستان به جهان، اولین شانس المپیک خود را از دست داد.
او لحظهای پس از رسیدن به صحنه رقابت مقدماتی و در مقابل داوران، از عنوان «زنان افغانستان را آزاد کنید» پرده برداشت و به سفر کوتاه خود در المپیک نقطه پایان گذاشت.
منیژه در یک لحظه شنل آبی رنگی را روی شانههای خود به شکل پرواز دو بال پرنده به اهتزار درآورد و سبب تعجب تماشاچیان و تشویق حریف هلندیاش شد.
چیزی که شبیه دو بال رویشانهها او قرار قرار گرفت به نظر میرسد از پارچه برقع یا چادری آبی افغانستان ساخته شده باشد. در سالهای جنگ افغانستان از چادری برای محدودیت آزادیهای زنان افغانستان استفاده شده و منیژه با تبدیل کردن آن به بال، پیام نمادین اما مهمی منتقل کرد.
بیانیهها و شعارهای سیاسی در صحنههای تمرین و مسابقات المپیک منع است و بعدتر شاخه بریکنگ کمیته المپیک اعلام کرد که منیژه تلاش از رقابت در این مسابقه حذف شده است.
منیژه چند روز پس از این که به المپیک راه یافته بود، در مادرید به من گفت: «من برای دوستانم و امید و رویاهای آنها مسابقه میدهم. دختران افغانستان هرگز تسلیم نخواهند شد».
وقتی چند ماه پیش با منیژه در مادرید صحبت کردم، گفت که رقابت در المپیک سخت است و شاید صاحب مدال نشود چون زمان کمی دارد و باید سالهای از دست رفته را جبران کند. گفت بالا رفتن از سکو و رسیدن به مقام اولویت و هدف اصلی او نیست.
«دختران افغانستان هرگز تسلیم نخواهند شد. هرچه بر آنها بیشتر فشار بیاورید و آنها را محدود و زندانی کنید، دختران راهی برای رهایی پیدا خواهند کرد و به هدف خود خواهند رسید. ما میجنیم و پیروز خواهیم شد.»
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید