Skip to main content

انسان و ابزار2

انسان و ابزار2
آ. ائلیار

انسان و ابزار2
چهره ی انسان خاص جامعه ی ما
در جنبشها و انقلابات

در قرن اخیر ما جنبشهای زیادی داشته ایم. مصدق- رای من کو- جنیشهای ملی- خیابانی و غیره.علت شکست همه ی اینها این بود که جنبشها همگانی نشد. یعنی دست هم را نگرفتیم.
خصوصت انسان خاص ما عدم همبستگی ست.
در قرن اخیر دو انقلاب صورت گرفته. مشروطیت و انقلاب بهمن هر دو هم شکست خورده اند.
ما تنها در شرایط انقلابی دست هم را میگیریم. نه در جنبشها و شرایط غیر انقلابی. در دو انقلاب همه دست یکدیگر را گرفتند.
اما به علت عدم و جود انقلاب فرهنگی و عدم سازماندهی انقلاب سیاسی نیز شکست خورد.
ما فرهنگ و استعداد اتحاد پیش از شرایط انقلابی را نداریم. یعنی توانایی درگ مصالح خود و سازماندهی برای رسیدن به هدف را نداریم.
علت اینکه همه تلاشها در جهت ایجاد اتحاد علیه حکومت با شکست روبروشده همین مسئله است.

بنابرین تا اسعداد عدم همبستگی هست از اتحاد خبری نیست.تنها باید چشم براه شرایط انقلابی بود و برای این شرایط سازماندهی کرد. و روشنگری نمود. انقلاب فرهنگی-سازماندهی ضرورت پیروزی انسان خاص جامعه ی ماست.
انقلاب فرهنگی به معنای نقد همه چیز برپایه ی دستاوردهای بشری ست. سازماندگی به معنای آمادگی برای تسخیر همه ی ارگانهای قدرت حکومت در شرایط انقلابی ست.

همبستگی:

بخشی ازفعالان سیاسی و روشنفکران میکوشند همبستگی و اتحاد ایجاد کنند. تلاش مثبتی ست.
همبستگی بر اساس دو منشور میتواند صورت گیرد. منشور عام و منشور خاص.
-منشور عام میتواند منشور حقوق بشر انتخاب شود
- منشور خاص آن منشوری ست که متحد شوندگان بر اساس اصول آن و برای رسیدن به اهداف دو منشور متحد میشوند.
آیا روشنفکران ما توانایی فکری انجام این کار را دارند؟ عمل نشانداده که متأسفانه هنوز ندارند. آیا در آینده خواهند داشت؟
بعید به نظر میرسد. تنها در هنگام درگیری انقلاب این همبستگی در خود جامعه بوجود خواهد آمد. اینکه جریانهای سیاسی نیز متحد شوند باز مسئله زیر سئوال است.
مردم متحد را بدون اتحاد جریانهای سیاسی باید شکست خورده به حساب آورد. من در یکی از نوشته هایم بخشی از اصول منشور خاص را برای مثال چنین قید کرده ام:
جنبشهای رفع تبعیض:
این نیروها لازم است متحد عمل کنند. اما برای چه اهدافی؟ برای:
1-رفع استبداد در حال و آینده با انحلال حاکمیت دیکتاتوری موجود.
2-رفع تبعیض و نقض حقوق بشر از همه. به ویژه زنان و ملیتها یعنی برابری در همه عرصه ها. فرهنگی-سیاسی- اقتصادی...
4-جمهوری (منطبق با معیارهای جهانی)
5-جدایی دین از دولت
6-انتخابات آزاد منطبق با معیارهای جهانی
7- عدم تمرکز قدرت یا اجرای قدرت غیر متمرکز (فدرالیسم یا اشکالی از این نوع).
8- عدالت اجتماعی برای همه به ویژه کارگران و همه زحمتکشان یدی و فکری.
9- قانون اساسی جدید برپایه قوانین حقوق بشری.
10-لغو اعدام
11- آشتی ملی
12- حفظ حقوق قانونی مخالفان نظام نوین
13- حفظ استقلال و عدم وابستگی به نیروهای خارجی.عدم وابستگی به نیروی خارجی برای واحدها و دولت مرکزی هر دو ضروری ست.
14-عدم مرز در داخل ایران بین خلقها و برداشتن موانع مرزی بین مردمان تقسیم شده در کشورهای همسایه
از طریق ایجاد اتحادیه های منطقه ای و پیمانهای همکاری و دوستی. به روشی مثل اتحادیه اروپا.
15- صلح و دوستی و برادری بین مردمان مختلف کشور و با همسایگان.
16- اتحاد داوطلبانه برای حفظ چهارچوبه مرزی کشور.
17- استقلال واحد های فدرال را در امور خرد و دولت مرکزی را در امور کلان قانون سراسری فدرال مشخص میکند.
و مانند اینها.