Skip to main content

خانم همیلی گرامی، من نه شما

خانم همیلی گرامی، من نه شما
اژدر بهنام

خانم همیلی گرامی، من نه شما را می شناسم و نه خانم شیرزاد را. طبیعتا نمی توانم قضاوتی هم در مورد شما یا خانم شیرزاد داشته باشم زیرا صلاحیت این کار را ندارم. از نظر من تنها یک دادگاه صلاحیت دار، صلاحیت قضاوت و صدور حکم در این مورد را دارد و نه هیچ شخص دیگر.
از نظر من انتشار این نوشته شما در پاسخ به آقای جیلو، وظیفه ایران گلوبال بوده است که به این وظیفه خود عمل کرده است.
با اینهمه می خواهم نکته ای را بیان کنم:
نمی دانم در کشوری که شما در آن زندگی می کنید، چگونه است ولی در کشور آلمان که من در آن زندگی می کنم، افشا و انتشار محتوای شهادت شاهدین و محتوای پرونده، بدون اجازه دادگاه، ممنوع است و خود، جرم تلقی می شود.
اگر بر اساس قوانین آلمان عمل کنیم، شما این حق را ندارید که محتوای پرونده را انتشار دهید، مگر اینکه اجازه کتبی از دادگاه مربوطه داشته باشید. آیا شما چنین اجازه ای دارید و

یا اینکه در کشور محل اقامت شما چنین نیست و می توان محتوای پرونده را افشا و منتشر کرد؟
اشکال دیگر قضیه در این است که شما، که گویا به دادگاهی هم شکایت کرده اید، پیش از دادگاه، حکم محکومیت خانم شیرزاد را صادر کرده اید!
نمی دانم، شاید خانم شیرزاد در دادگاه محکوم شود، ولی من شخصا، چنین کاری توسط شما را، صرفنظر از قانون، اخلاقی هم نمی دانم.
به نظر من بهتر آن بود که شما صبر می کردید تا دادگاه حکم خود را صادر کند و آنگاه به افشاگری می پرداختید.
در نظر بگیرید که شخصی پیدا شود و چنین اتهاماتی را در مورد شما، در رسانه ها منتشر کند. آیا شما حتما از آنها آگاه خواهید شد؟ آیا امکان دفاع از خودتان را خواهید داشت؟ آیا حتی اگر بتوانید در چند رسانه این اتهامات را رد کنید، با خوانندگانی که دفاعیات شما را نمی خوانند چه می کنید؟ آیا واقعا می توانید این اتهامات برعلیه خودتان را از مغز خوانندگان خارج کنید؟
امیدوارم که روزی این فرهنگ افشاگری و خودقانونی از میان ما ایرانیان رخت بربندد و ما نیز پایبند قانون شویم.