Skip to main content

انقلاب بهمن 57

انقلاب بهمن 57
آ. ائلیار

انقلاب بهمن 57
علت انقلاب : موانع زندگی :
1- دیکتاتوری شاه
2- عدم رفاه اجتماعی
3- وجود تبعیض در مورد ملیتها
4- عدم استقلال حکومت شاه در روابط خارجی
---------
نیروهای مخالف حکومت شاه:
1- چپ
2- ملی ها(مذهبی و غیر مذهبی)
3- مجاهدین
4- روحانیت طرفدارخمینی
5- نیروهایی ار ملیتها مثل کردها و غیره
-------
روحانیت به دنبال کسب قدرت:
با سیاست درست هم خارج را گول زد و هم داخل را. هم مردم محروم را. و هم نیروهای مخالف را.
هم حاکم شد و هم سرکوب کرد.
روحانیت بالغ بود. بقیه هنوز صغیر بودند.
-------
روحانیت بالغ -غیر روحانیت کودک: سیاست کسب قدرت درست روحانیت:
1- تسخیر همیشگی خیابانها
2- تسخیر همیشگی ارگانهای قدرت و نشاندن افراد خود بر اداره آنها.
-درحالی که دیگران سرگرم بحث خیالات خود بودند.کودکانه.
-------

جذب توده های محروم توسط روحانیت:
---------
1- دادن شعار های رفع نیازمندیهای مردم.
3- شعارهایی بر پایه اعتقادات مذهبی آنها - علیه ظلم
2-ایجاد شغل برای پیوستگان به حکومت:در سپاه-کمیته-بسیج -ساواما - و غیره.
--------
عقب ماندگی دیگر نیروها:
-نه تسخیر خیابان را فهمیدند و نه ارگانها را.
-قدرت سازماندهی افراد خود را نداشتند.
- ازاتخاذ سیاست درست عاجز بودند.
-دچار بحثهای خیالی بودند.
-دچار سیاست راست روی-چپ روی شدند. از اتخاذ سیاست مستقل واقع بینانه دور شدند.
-بین نبروها ی غیر روحانیت هیچ اتحادی نبود. مثل حالا.
- ارزیابی غلط از ماهیت روحانیت.
--------
سیاست خارجی درست خمینی
غرب خمینی را در مقابل دیگر نیروها حمایت کردوراهش راهموار نمود.
بخاطر شعارهای غرب پسندانه که خمینی میداد. سیاست اتحاد با خارج.
-------
سیاست داخلی
سیاست اتحاد با داخل را شعار داد.تا کسب قدرت.
------
سیاست درست حذف نیروهای دیگر
انحصار طلب- دشمن کلاسیک چپ و سکولار-مدرنیت
برای پیروزی و حاکمیت انحصاری خود مجبور است سیاست حذف را اتخاذ کند. وکرد.غیر از این نادرست بود و نمی توانست کاری در خدمت قدرت انصاری انجام داد.
------
رازپیروزی خمینی:سیاست اتحاد بود
1- فکر درست تسخیر و حفظ خیابان و ارگانهای قدرت
2-سیاست درست اتحاد با خارج و داخل ومردم ستم دیده تا کسب قدرت.
3- حذف دیگر نیروها.
4-اعمال اقتدار ازآغاز
5- سیاست درست جذب توده های مردم با شعاردل گرم کن- ایجاد کار و شغل به جذب شدگان
6- سازماندهی نیروهای خود.
7- روحانیت در انقلاب دبرجنبید ولی زود سیاست های درست را جهت پیروزی خود اتخاذ کرد.
8- مخالفان خمینی زود آمده بودند-با سیاست غلط- چیزی هم یاد نگرفتند و سیاست راست-چپ روانه پیشه ساختند.
سیاست درست«همیشه دراپوزیسیون بودن و دفاع سیاسی از خواسته های مردم و اهداف انقلاب» بود.
------
راز طول عمر رژیم حاکم:
1- آگاهی عقب مانده ی مردم و اپوزیسیون(مشکل فرهنگی)
2- عدم اتحاد مخالفان
3-اقتدارمطلق حکومت بر جامعه
------
تراژدی ما:

تک تک این نیروهای مخالف در مقابل رژیم شاه ضعیف بودند.
اما همه علیه شاه عملاً یک جبهه شدند. وضعف بر طرف شد. رژیم در وضع ضعیف قرار گرفت.

روحانیت وخمینی برای کسب قدرت با تجربه و کاردان بودند.میخواستند به هر طریقی که باشد حکومت را به چنگ بیاورند.
دیگر نیروها عدم اتحاد داشتند و به تنهایی کم تجربه بودند در برنامه کسب قدرت نبودند. هرچه هم بود در حرف بود.عملا کاری در جهت کسب قدرت پیش نمی بردند.
غرب خمینی را در مقابل دیگر نیروها حمایت کردوراهش راهموار نمود.

به علت عقب ماندگی اندیشگی و سازمانی بیشترنیروها - ضعف - آنها کم نیرو جذب کردند. روحانیت و خمینی توانست با جذب توده های محروم باد کند.اکثریت مخالفان شاه را دور خود جمع کرد. دیگر نیروها مجبور شدند همبستگی نشان دهند. و دادند. خمینی باز هم بیشتر گنده شد. خمینی انحصار طلب بود. یک یک نیروها را شکست داد. و خود و جریانش حاکم شد.
خمینی و روحانیت با ساده ترین متد همه را شکست داد. او هم خارج را گول زد و هم داخل را و قدرت انحصاری خود را مستقر نمود.
دیگر نیروها در سیاست-سازماندهی- اتحاد هنوز در مقابل روحانیت بچه بودند. روحانیت همه را روی انگشت خود چرخاند برزمین کوبید. تنها نیرویی که به دنبال قدرت بود خمینی بود. دیگر نیروها زحماتشان به کیسه او رفت.
غیر از روحانیت همه دچار ذهنگرایی بودند. اما روحانیت میدانست با خارج-نیروها-مردم- چه سیاستی پیش گیرد. «نا آگاهی و مذهبی بودن ذهن مردم » و «سیاست درست روحانیت»-«ضعف سازماندهی-نیرو- و سیاست غلط » مخالفان ، قدرت را به چنگ خمینی داد.
به بقیه گفت برید دنبال بازی هایتان هنوز خیلی بچه اید.شکست و نابودی حق تان است.
چنین است تراژدی شکست انقلاب 57 .