Skip to main content

خانم رؤیا طلوعی ، با احترام

خانم رؤیا طلوعی ، با احترام
آ. ائلیار

خانم رؤیا غیاثی ، با احترام به خاطره ی جانگذار خواهر شما،کبری غیاثی، که او را خواهر خود هم میدانم، و با تأیید بر پی گیری عاملان این جنایتها در ایران آینده- با دادگاههای صلاحت دار و حتی جهانی، باید خدمت شما عرض کنم که کسی مخالف طرح اتهام در محکمه نیست. اگر شاکی مایل است میتواند در دادگاه طرح اتهام کند. از جریان پیداست که شاکی این کار را کرده، پس بهتر است منتظر جواب باشد. یا از دادگاه سند بیاورید که «حق افشای مسایل پرونده را دارید.» شما
1-با رأی دادگاه
2- یا دستور افشای پرونده
حق طرح ادعاهای خود را دارید. در غیر این صورت کار شما-ابراهیمی-همیلی و کسانی که « طرح مطلب» در رسانه ها میکنند و یکی را «متهم» و «مجرم» نشان میدهند غلط است. ایران گلوبال هم جای این کار نیست. و محکمه نیست.
اما جرم «شماها» :

1- افشای پرونده
2- اتهام زنی
3-مجرم نشان دادن دیگری
4-آسیب روحی روانی به فرد
5- اعمال شکنجه ی روحی فرد
6- نقض حقوق «بشری و قضایی متهم»
اینها را شماها در جلو چشم خوانندگان مرتکب شده اید و خلاف حقوق بشر است. شما ها تنها با حفظ اصول حقوق قانونی و بشری میتوانید «حقوق خود» را پی گیری کنید. با ارتکاب جرم نمی توان حقوق خود را دنبال کرد.
-------
اما حکم دادگاههای کشورهای متمدن:
- صدر این حکمها ، هیچ دلیل بر درستی آنها نیست. برای نمونه در موارد زیادی از دادگاههای اروپایی حکم صادر کرده اند که «فلانی فرد سیاسی» نیست.
اما از این افراد بعضی ها به محض برگردانده شدن به کشورشان به زندان فرستاده شده و بعد اعدام شده اند. تاریخ پناهندگی در اروپا از این نمونه ها زیاد دارد.
- موارد غیر سیاسی هم کم نیست که بعدها نادرستی حکم دادگاه روشن شده و متهم یا مجرم شناخته شده «بیگناه» بوده است.
بنابرین این احکام هم خیلی حرف تویشان هست و صدور یک حکم «همیشه دلیل درستی حتمی جرم و اتهام» نیست.
پس مسایل علاوه از بعد قانونی «بعد اخلاق انسانی» هم دارد.

توابان:
مسئله توابان از قدیم در تاریخ سیاسی بود و هست. اینان در کل «قربانی هستند». چه آنان که
- تنها از عقاید خود توبه کرده اند و آزاد شده اند
- و چه آنان که توبه کرده و به شکنجه گر تبدیل شده اند.
هر دوی این دو دسته قربانی هستند . اگر آزادی بود نه آن توبه میکرد و نه این با توبه به شکنجه گر تبدیل میشد.

آگاهی دادن به جامعه :
- در مورد توابانی که در شکنجه دادن دوستان خود و دیگر افراد شرکت داشتند لازم است «حقوق انسانی و قضایی» اینان رعایت شود.
همانطور که قرار است «حقوق انسانی و قضایی خامنه ای » هم رعایت شود. پس:
-سایت محکمه نیست.
-جواب دادگاه را منتشر کنید.
-قبل از جواب دادگاه هر اقدامی بکنید ناقض حقوق بشر و ناقض حقوق قضایی ست.
-بهتر است «شماها» بیش از این مرتکب جرم نشوید که به اندازه ی کافی مرتکب شده اید.

خلایق «مست و منگ»:
خلایقی «مست و منگ» اند که «اسیر احساسات و کینه جویی و انتقام گیری» اند. و «حقوق قضایی و بشری» را بر این آستانه سر می برند. و «حقوق متهم و مجرم» را نقض میکنند. این کار تنها با مستی و منگی توسط احساسات«انتقام گیری» -مثل «احساسات خلخالی و گیلانی» قابل توضیح است.
قرار است پیشرو جامعه کارش با خلخالی و گیلانی یکی نباشد. اگر چنین قراری نیست لطفاً آنرا هم آگاهی دهید.

داغدار:
تنها من و شما نیستیم که داغداریم. در ایران «همه داغدار و متلاشی اند» -هرکس به نوعی. اگر قرار باشد با «احساسات»
«قانون قضایی و بشری» نقض بشود آنوقت ما آدمهای ایرانی باید آماده بشویم فردا « همدیگر را در خیابان تکه پاره کرده بخوریم ». کاری که شما ها میکنید عاقبت اش «آدمخواری در کوچه و خیابان» است!
هدف و پیام جانباختگان راه آزادی و دموکراسی و عدالت اجتماعی این نبود و نیست. جانباختگان «خواهران و برادران واقعی» کسانی هستند که به این پیام آنها پایبند اند؛ نه اینکه « برادر و خواهر تنی اند» و میکوشند از حالا زمینه های
«آدمخواری» را در کوچه و خیابان مهیا کنند.
راه آزادی آدمخواری نیست. رعایت حقوق متهم و مجرم است. که آزادی ست. و حفظ حیثیت و کرامت هر انسانی،گیرم دشمن، گیرم مجرم.
آدمخواریهای 57 آخوند ها تحت هیچ عنوانی نیاید تکرار شوند. حتی بنام دموکراسی-بنام شکنجه شدگان-اعدام شدگان، به نام سوسیالیسم... ، و حتی به نام خود قانون و آزادی.

بیگناهی:
طبق قوانین قضایی و حقوق بشری کسی که توسط شماها «متهم و مجرم» قلمداد شده، و دادگاه رأیی هم صادر نکرده ، هنوز «بیگناه» است. پس نکوشید بیگناهی را در انظار «گناهکار» جلوه دهید. این کار شایسته پیشروان جامعه نیست. و شایسته ی حرمت «جانباختگان» هم نمیباشد.