Skip to main content

راستش من به افکار این دوستان

راستش من به افکار این دوستان
آ. ائلیار

راستش من به افکار صاحب این مقاله که به اصطلاح روشنفکر است و سمینار زبان میخواهد و حذف «مراسم شعر و هنر» و خود را هم ظاهراً طرفدار «حرکت آذربایجان » نشان میدهد مات و متحیر مانده اند که مسایل به این سادگی را نمی تواند حل کند که:
زبان و شعر و موسیقی عمیقا بهم ربط دارند و سه عنصر یک چیز اند. بهتر است تلاش هر سه مستقل و در عین حال متحد باشند. و به اندیشه ی من غیر از این غلط است و زیان مند.
چرا باید طرفدار سمینار زبان علیه جمع «شعر و هنر» باشد؟ چرا نباید هر کس مستقل کار خودش را بکند و اجازه دهد همه خود را در بین مردم با کار درست خود مطرح کنند؟ یا جمع
«شعر و هنر»چه تضادی میتواند با این طرفدار سمینار زبان داشته باشد؟ آیا این طرفدار به دنبال اعمال هژمونی ست؟

هژمونی تنها با پاکی-کار خرد مندانه-روشنگری-ایجاد اعتماد-سازماندهی-مبارزه ی آشتی نا پذیر با حق کشی و مانند اینها پدید میاید نه با تبلیغات علیه «مراسم شعر و هنر».
ببینید کانون نویسندگان فارسی زبان جگونه مستقل و آزاد است و با پرداخت هزینه از حقوق خود و مردم اش دفاع میکند. نگونبختان من! از دیگران بیاموزید، مستقل و متحد باشید.
یا نمی توانید ، بروید دنبال زندگی شخصی. از راههای نادرست نمی توان بین مردم محبوبیت کسب کرد. نمی شود مردم را گول زد. مثلاً «سمینار زبان میخواهم اما مراسم هنری را میخواهم حذف کنند»!
روشنفکران و فعالان آذربایجان راهی جز مستقل بودن از حکومت و با هم متحد بودن، و با صداقت و پاکی از حقوق خود دفاع نمودن راه دیگری ندارند. هم سمینار آزاد لازم است و هم «هنر آزاد».
علیه هم نباشید.با دشمن خود حکومت هم نباشید.متحد باشید و کسب حقوق را دنبال کنید. با تلاش علیه یکدیگر همه یمان نابود میشویم و این خواست حکومت است. شگفت انگیز است: طرفدار زبان آمده برنامه ی هنر را حذف میکند و یک طومار هم نوشته آورده که باید هنر حذف شود!چرا؟ دلیل ندارد. چون سطحی است. خوب سطحی شما نرو و استفاده نکن. چرا مزاحم دیگران هستی؟ ما دیگر طرفدار آذربایجان با حذف هنر ندیده بودیم! این هم تازه از کارخانه آمده و «مد این» «خذفیان» است!

نویسنده آمده میگوید «زبان » و « شعر و هنر» ربطی به هم ندارند! کدام اندیشمندی چنین بیخردانه حرفی زده است؟ چند کتاب در این مورد خواننده ای که گفته ربطی ندارند؟
دلیلت چیست که ربطی ندارند.شاعر بدون زبان میتواند شعر بگوید؟ پس حتما سنگها هم شعر میگویند. شاعر قبل از شعر باید به زبان تسلط داشته باشد.
موسقی از زبان و شعر تغذیه میکند. و شعر از موسقی - و زبان با هر دوی اینها تکمیل میشود و بارور.
والله من نمیدانم این درسهای بیخردانه را کی و کجا مطرح کرده اند که ما خبر نداریم.؟ در دنیای دانش و انترنت آدم از دیدن چنین کوته فکریها شاخ در میاورد.
به این کارها و افکار کودک 12 ساله ی اروپایی خنده اش میگیرد. اندیشه در آذربایجان 500 سال عقب رفته است. آدم صمدبهرنگی را مقایسه میکند بااین آدمها
می بیند حداقل 500 سال عقب مانده اند. آخه دوستان من سئوال دارید حالا همه جا کتابخانه است بروید ده تا منبع را مطالعه کنید بعد بیایید حرف بزنید
این جوری که نمیشود گفت، "من زبان و چه وچه خوانده ام "، ولی آمدی اینجا «ایکی اششکین آرپاسین بوله بیلمیرسن»! هنوز ار ربط عناصر یک چیز سر در نیاوردی.
میخواهی شعر و موسیقی را حذف کنی؟ بابا شما دیگر از کدام کره آمده اید؟...

در دنیایی که «مراسم نوبل» در برابر سیاست دولا و راست میشود خیال میکنید «همایش تورکلوگ ها» از چنبره ی سیاست
آزاد است و مستقل است؟ اگر چنین فکر کنید روشن است که نه تنها از «شعرو هنر»آگاهی ندارید، بل از سیاست هم بی اطلاع اید.