Skip to main content

جناب مسئول، نوشته اید سلماس

جناب مسئول، نوشته اید سلماس
Anonymous

جناب مسئول، نوشته اید سلماس شهری است در ایران و تا جایی که جدا نشده جزو ایران است. خوب که چی؟ ارتباط این قسمت از نوشته تان با بقیه نوشته تان چیست؟ می خواستید بفرمایید تا وقتی جدا نشده باید مطیع ارزشهای غالب باشد؟
ببینید، در ترکیه آن جمله مشهور آتاتورک را که ترجمه اش میشد خوش به حال کسی که بگوید من ترکم را برداشتند هرچند که خوشایند بسیاری از مردم ترکیه بود. دیگر نگفتند که مثلا دیاربکر جزوی از ترکیه است و تا وقتی جزو ترکیه است ..... این نشان می دهد که آنها کم کمک دارند در مسیر درست قرار می گیرند.
یک بار برای همیشه ایمان بیاوریم به اینکه یزد با کردستان فرق دارد. اگر این را قبول کنیم، قبول خواهیم کرد که ایران متشکل است از ملیتهای فرهنگی یا قومیتها یا جوامع فرهنگی مختلف (وارد تعریف جامعه شناسانه اش نمی شوم).

پس بنابراین این جوامع در عین اشتراکات فراوان تفاوتهای مشخصی هم با همدیگر دارند. نسبت به آتاتورک واوجالان، احساسات مختلفی در شهرهای مختلف ترکیه وجود دارد و این طبیعی است. در ایران نیز به همین ترتیب است و باید هم باشد وگرنه صحبت از تفاوتهای فرهنگی بی معنی است. بحث بر سر جدایی نیست. بحث بر سر این است که با احترام به ارزشها و احساسات مردم، زمینه زندگی مشترک تداوم یابد. و من فکر می کنم که مجسمه فردوسی در ترکستان بسیار بسیار کمتر حساسیت برانگیز است تا در آذربایجان. چرا که در آذربایجان، ایشان (درست یا غلط) نماد و سمبل تفکری ترک ستیز و علامت تمام عیار تسلط فرهنگی بیگانه است.
در مورد کامنت جناب اگر، ولش کردم و دیگر پیگیرش نیستم. به همان دلیل که گفتم. ولی هنوز معتقدم کارتان در انتشار آن کامنت درست نبود.