Skip to main content

روس‌گرایی از آن جهت حایزاهمیت

روس‌گرایی از آن جهت حایزاهمیت
Anonymous

روس‌گرایی از آن جهت حایزاهمیت است که با قدرت‌یابی بخش‌های افراطی‌تر محافظه‌کاران پیوند خورده. به‌خصوص زمانی که دولت احمدی‌نژاد با چراغ سبز اصولگرایان به‌دنبال اتحاد استراتژیک با کشورهای شرقی تحت عنوان سیاست نگاه به شرق بود. اصولگرایان برخلاف گفت‌وگوی تمدن‌های اصلاح‌طلبان که مهم‌ترین مساله را در عرصه جهانی دارابودن پشتوانه مردمی و نه داشتن متحدی استراتژیک می‌دانستند، رویکرد نگاه به شرق را تئوریزه کردند. از نظر اصلاح‌طلبان تعامل با دنیا نیازمند داشتن متحد استراتژیک نبود، ولی از نظر اصولگرایان به‌منظور بازدارندگی در برابر تهدیدات، گرایش به شرق و اتحاد با کشورهای قدرتمند آسیایی به‌ویژه روسیه ضروری بود و می‌توانست ضامن منافع کشور باشد و مساله فقدان متحد استراتژیک برای ایران را حل کند. از نظر آنان گره‌خوردن سیاسی، اقتصادی با قدرتی نظیر روسیه، به ثبات سیاسی بیشتر خواهد انجامید.

روس‌گرایی از آن جهت حایزاهمیت است که با قدرت‌یابی بخش‌های افراطی‌تر محافظه‌کاران پیوند خورده. به‌خصوص زمانی که دولت احمدی‌نژاد با چراغ سبز اصولگرایان به‌دنبال اتحاد استراتژیک با کشورهای شرقی تحت عنوان سیاست نگاه به شرق بود. اصولگرایان برخلاف گفت‌وگوی تمدن‌های اصلاح‌طلبان که مهم‌ترین مساله را در عرصه جهانی دارابودن پشتوانه مردمی و نه داشتن متحدی استراتژیک می‌دانستند، رویکرد نگاه به شرق را تئوریزه کردند. از نظر اصلاح‌طلبان تعامل با دنیا نیازمند داشتن متحد استراتژیک نبود، ولی از نظر اصولگرایان به‌منظور بازدارندگی در برابر تهدیدات، گرایش به شرق و اتحاد با کشورهای قدرتمند آسیایی به‌ویژه روسیه ضروری بود و می‌توانست ضامن منافع کشور باشد و مساله فقدان متحد استراتژیک برای ایران را حل کند. از نظر آنان گره‌خوردن سیاسی، اقتصادی با قدرتی نظیر روسیه، به ثبات سیاسی بیشتر خواهد انجامید. اما برخلاف تصور اصولگرایان، سیاست نگاه به شرق طی دوره هشت‌ساله احمدی‌نژاد دستاورد چشمگیری نداشت. روسیه و حتی چین و هند نشان دادند باوجود اینکه مایل به گسترش روابط اقتصادی و تجاری با ایران هستند ولی به‌لحاظ برخی هزینه‌های هم‌پیمانی استراتژیک و راهبردی با ایران رغبت چندانی به همکاری در این زمینه ندارند. درواقع آنها منافع خود را در تعامل استراتژیک با غرب و تنها نوعی همبستگی و همکاری اقتصادی با کشورهای منطقه می‌دانستند. بر این اساس، چین و روسیه در عرصه بین‌المللی الگوهای جدیدی از گرایش‌های موازنه‌گرایی و تعامل با بازیگران منطقه‌ای را دنبال می‌کنند. روسیه، هند و چین به‌هیچ‌وجه مایل به رودررویی با آمریکا نیستند در‌واقع آنها به‌دنبال منافع صددرصدی خویشند و فقط با کارت کشورهایی مثل ایران بازی می‌کنند. بنابراین اگر انتظارات از رویکرد نگاه به شرق دولت احمدی‌نژاد را به دو دسته انتظارات استراتژیک و غیراستراتژیک تفکیک کنیم بخش غیراستراتژیک آن‌ که اشغال بازار ایران با تولیدات بی‌کیفیت روسیه و چین بود، تحقق یافته اما هیچ‌یک تن به برقراری پیوندهای استراتژیک با ایران ندادند.

این نگاه به روس‌گرایی موجب تطهیر غرب‌گرایی و مداخلات و تجاوزات ممالک غربی در ایران نمی‌شود؟
اینکه راجع به اثرات مخرب منطق و فرهنگ روسی می‌گویم بدین معنا نیست که اساسا در هیچ موردی از جانب دیگران به‌ویژه فرهنگ غربی نقدی در کار نیست و آنچه تهاجم فرهنگی خوانده می‌شود همه از باب خواب و خیال است. بلکه بر این اعتقادیم که مقوله تهاجم و تخریب فرهنگی را به دو صورت می‌توان بررسی کرد یکی تحقیقی و در پرتو مدارک و اسناد بدون جانبداری عاطفی و ایدئولوژیک که طبعا قابل رد و اثبات است و دیگری برخوردی احساسی که قابل اثبات و انکار نیست.
شما می‌دانید که اولتیماتوم ۶۸ سال پیش ترومن رییس‌جمهور وقت آمریکا به روسیه در مورد ایران تاثیر بسزایی داشت. هنوز زنده هستند کسانی که خاطره اشغال آذربایجان، کردستان و یک‌سوم از خاک کشور توسط قوای استالین را شاهد بودند. تاریخ تجاوزات روسیه به خاک ایران و کشتار هموطنان ایرانی هنوز از خاطره ناخودآگاه جمعی ما پاک نشده است. سیاست روسیه جدای از اینکه چه نظام سیاسی برای بر کرملین حکمروایی کند، توسعه‌طلبانه بوده و هست چه به دست تزارها، چه دوره کمونیست‌ها و چه میراث‌داران فعلی. از این منظر فرقی میان پوتین و استالین وجود ندارد. نگاه دولتمردان روسی به ایران در تمام دوران‌ها استفاده ابزاری برای رسیدن به اهداف توسعه‌طلبانه خودشان است و برای رسیدن به این هدف از هرگونه آتش‌افروزی، تداوم تنش و خصومت میان ایران و ممالک غربی استقبال کرده، می‌کنند و خواهند کرد.