Skip to main content

احمدی زاده ی عزیز انگشت به

احمدی زاده ی عزیز انگشت به
آ. ائلیار

احمدی زاده ی عزیز انگشت به یکی از گزینه های غولهای جهانی گذاشته است :
1-«علاقه به تشکیل کشورهای کوچک». این گزینه در مورد شوروی سابق مورد حمایت غرب بود. و فاکت تاریخی دارد.
2- مورد دوم «علاقه به تغییرحکومتها از راه دخالت خارجی و راه جنگ و کشتار بود» که فاکت این را هم داریم. عراق و افغانستان و لیبی و غیره
3- فاکت سوم «علاقه به منحرف کردن انقلاب و جنبش های عمومی» ، این را هم در کشورهای خاورمیانه و ایران دیدیم. و در اکرایین هم شاهدیم.
4- ساختن گروههای خونخوار و مجهز کردن آنها به آخرین سلاحهای سبک و سنگین. و رها کردنش به جان انسانهای بیگناه. در داعش و القاعده شاهد شدیم.

این چهار فاکت درس بزرگی ست برای کسانی که میخواهند «ایران حفط شود و با صلح و مسالمت و جنبش عمومی به دموکراسی برسد».
احمدی زاده گرامی به درستی به یکی از مهمترین تضادهای جامعه ایران اشاره میکند.

تضاد «تمامیت خواهی و عدم تمرکز قدرت».
تضادی که میتواند تضادهای «دیکتاتوری-دموکراسی؛عدالت -بی عدالتی» را تحت الشعاع قرار بدهد و به تضاد عمده ی جامعه در حین خلاء قدرت تبدیل بشود. و مورد «بهره برداری و گزینه ی غولهای جهانی»باشد . و کشور را دچار «جنگ و کشتار و تلاشی» کند.
راه حل را به درستی پذیرش خواسته های مردمان به تنگ آماده در مورد شکستن دگمهای «تمامیت خواهی» می بیند. و رهایی ایران را در اداره ی آن با «قدرت عدم تمرکز و تأمین حقوق اقوام و ملیتها» میداند.

دوستانی که «حقوق و مبارزه» ی ملیتهای به تنگ آمده از تبعیض حکومت و «تمامیت خواهی ناسیونالیستی فارسی» را در پاکت های «پان ترک-پان عرب- تجزیه طلب» بسته بندی میکنند بهتر است چشمان خود را باز کنند و مثل شاه و شیخ به ورطه ی «پاکتی گوییها» و اتهامات نیافتند. بدانند همانطور که اتهامات آنها سرپوش گذاشتن به ندیده گرفتن «خواسته ها» بود ، شعار های توخالی «پان عرب-پان ترک-تجزیه طلب» نیز نمی تواند چهره ی «تمامیت خواهی ناسیونالیستی «حکومت و غیر حکومتی» ، و امثال «حزب پان ایرانیست» به غایت مرتجع را پنهان کند.

تضاد جامعه ی ایران تضاد«پانهای» خیالی با « ناسیونالیسم فارسی» نیست.تضاد «حق طلبی با تمامیت خواهی» ست. چه حکومتی و چه غیر حکومتی. افراد و جمع های پان گرا،فاشیست، و غیره - به تعداد اندک - در میان همه ی مردمان و همه کشورها بوده و هست. با علم کردن این «نمونه» نمی توان تضاد مهم جامعه را که ذکر شد ماست مالی نمود.
اگر خواهان حفظ ایران و سعادت مردمان آن هستید خواسته های تبعیض دیدگان را پذیرا باشید. وگرنه سرنوشتی بهتر از لیبی و سوریه و غیره نخواهید داشت.

دوستان عزیز که اتهام «پان ترک و پان عرب» - را بدون نشان دادن دو نفر پانگرا - شعار خود کرده اید، قربان آن شکل ماه تان برویم که «منهای استثناها ،تقریباً همه یتان پان فارس » تشریف دارید. و اصلاً هم برویتان نمی آورید.
ادبایتان -کانون نویسندگانتان، حکومت حاکم دوپانی، روشنفکران و سیاسی کارهایتان، منهای استثناها ، همه «تمامیت خواه» تشریف دارند. و بر ناسیونالیسم فارسی پای می فشارند . ماهیت ناسیونالیسم فارسی «پان فارس» نیست پس چیست. حزب فاشیستی «پان ایران» را هم که سازمان یافته مثل خدا بیامرز جناب هیتلر یدک میکشید و دارید.
والله روی شما خیلی تمیزه. چون ماه.قربان آن پان نبودنتان بروم. دیگ به آتش میگه رویت سیاه!
شما ها در عین حال که ناسیونالیست فارسی زبان اید، فارسیست نیز هستید. فارسیست نام دقیق اش «پان فارسیست» است.
حکومت دورگه است« پان شیعه ایست و پان فارسیست » است. ولی متأسفانه شما ها تنها «پان فارسیست »خوشگل و ماهروی تشریف دارید. البته به مفهوم آرامش دوستدار«دین خو» نیز هستید. و از این لحاظ کم و کسری ندارید.

ممنون از زحمت نگارش مقاله