Skip to main content

جناب ائلیار, من ترک نیستم,

جناب ائلیار, من ترک نیستم,
Anonymous

جناب ائلیار, من ترک نیستم, یعنی مادرم نیمه ترک بود و در محیط ما فقط گاهی با مادر بزرگم برای اینکه ما نفهمیم ترکی شکسته بسته ای میگفت و ما بندرت کلماتی میفهمیدیم. گاهی هم مادر بزرگ مثلا بما ترکی یاد میداد که مثلا نمک را دوز میگویند و از این قبیل, و کاش باندازه یک چهارم شجره ام ترکی میدانستم . و این مرا میآورد به موضوع آشوری و شهریار و فردوسی. شهریار برای من و افراد هم نسلم که به ادبیات علاقه داشتیم از شعرای محبوب بود و من هنوز بسیاری از اشعار او را از برم و کتابهای او را همراه دارم, همانطور که شاهنامه را ولی در این مدت من اگر به ندرت شاهنامه را باز کنم برای چند دقیقه و بررسی مطلبی ست و ما بیشتر شاهنامه را از راه رستم نامه میشناختیم. و همچنین در آن دوران هم " ما " فردوسی را فقط از راه کتاب های درسی میشناختیم و به ندرت کسی شاهنامه را میخواند مگر آنکه جزو گروه خاصی باشد.

البته همه قبول داشتیم که شاهنامه یک سند " ملی " ست چون از " ایرانیان " صحبت میکرد نه " فارس ها ", در برابر " تورانیان " و " ترک " بنظر ما " تورانیان " بودند نه " ترک آذربایجانی " و هنوز هم . این تجربه شخصی من است و اینکه امروزه مساله فردوسی چنین موضوع داغی شده باشد که ما را به ترک و فارس تقسیم کند برای من حیرت آور ست و اینکه آنچنان بر این طبل کوبیده شود که مثلا اگر مجسمه برداشته شود و یا نشود ایران تجزیه خواهد شد برای من قابل درک نیست, بگمانم چون من از " عوام " مم و یا اینکه " ترک " نیستم که اهمیت و وخامت موضوع را دریابم. نمیدانم.