Skip to main content

آقای رازی گرامی؛ ضمن ذزودهای

آقای رازی گرامی؛ ضمن ذزودهای
اقبال اقبالی

آقای رازی گرامی؛ ضمن درودهای صمیمانه و احترام خدمت شما و تائید سخن تان عرض کنم که میان ما و عشیره پرستان دره ای به همان عمقی که میان ما و حکومت اسلامی هست، وجود دارد. فرهنگ سیاسی آنها چون اسلامگرایان من درآوردی بوده که بازاری برای ان نیافته اند و در محدوده انگشت شماری محافل فسیلی مطرح است.
حکومت فارسی-اسلامی هم اصطلاحی چون جمهوری اسلامی، روشنفکر دینی، ملی مذهبی و ... می باشد که بعنوان دشمن خیالی طرح می شود تا مرکز ثقل سیاسی - مذهبی ("ام الفساد") در امان بماند. یکی از دست اندرکاران رژیم اسلامی می گفت ما جبهه جنگ با غرب را در خارج از مرزها باز می کنیم (سوریه، فلسطین، لبنان و...). این نظریه در عرصه داخلی هم صادق است که آنها از فاشیسم قومی بعنوان سپری برای حفظ نظام استفاده می کند.
آنها برای بانحراف کشانده مبارزات ملت ناچار هستند صورت مسئله را تغییر دهند و اسلام سیاسی را از تیررس دور کنند.

واقعیت اینست که اشاره کوتاه من به فردوسی نه بخاطر آگاهی عشیره پرستان، بلکه خطاب به خوانندگان است. کسانی که انباشته از نفرت و کینه هستند و در عصر چوپانی بسر می برند، آمادگی گفتگوی متمدنانه را ندارند و با اموختن و ساختن بیگانه اند. آنها روی دیگر سکه حکومت اسلامی هستند!
ممنون از نوشته های آگاهگرانه، روشنگرانه، و منش صبورانه و مداراگرایانه شما در طول سالهای گذشته!