Skip to main content

نهایتا اگر رژیم می تواند این

نهایتا اگر رژیم می تواند این
Anonymous

نهایتا اگر رژیم می تواند این گونه، حرکتی اصیل را منحرف کند، صرفا به خاطر نوپا بودن حرکتهای هویت خواهانه در آذربایجان و به اصطلاح جنینی بودن تشکلهای ملی آذربایجان است.
در مورد علت برداشته شدن مجسمه فردوسی: دلیل اصلیش را (یا تمام دلایلش را) عشیره پرستان نمی دانند، اداره اطلاعات آذربایجان غربی می داند. اما شاید هم رژیم با این کار می خواسته جنگ زرگری راه بیاندازد یا شاید می خواسته عکس العمل مردم و جامعه روشنفکری فارس زبان یا ناسیونالیست خارج نشین را بسنجد (توجه کنیم که این بار بر خلاف دفعات گذشته، مجسمه را توی روز روشن داخل کامیون گذاشتند و بردند نه اینکه شبانه بردارند و بعد بگویند کار دزدها بود). اگر چنین باشد، آیا عکس العمل جامعه روشنفکری فارس زبان ایران مطابق خواست رژیم بود یا مخاف آن؟

بدبختانه، این بار نیز این جامعه روشنفکری رفوزه شد و سر یک مجسمه به التماس وعریضه نویسی به سران رژیم روی آورد و حضرات اوپوزوسیون نیز با اتکا به تحلیلهای قدرتمند خود که مو لای درزش نمی رود، آن عریضه ها را - لابد به عنوان سند میهن پرستی - توی بوق و کرنا کردند. پس عکس العمل صحیح آنها چه می توانست باشد؟
آن حضرات اساتیدی که اعتقاد دارند سیمای واقعی فردوسی آنچه نبود که به مردم سلماس معرفی شده بود، اولا می توانستند طی نامه ای سرگشاده به مردم سلماس، این سیما را تصحیح کنند. ثانیا دعوت کنند از کسانی که نظرات دیگری دارند (مثلا فردوسی را نژادپرست یا ضد زن می دانند) تا در یک بحث تلویزیونی (مثلا در رادیو - تلویزیون استانی) این موضوع به بحث گذاشته شود. ثالثا از شهرداری سلماس دعوت کنند تا این موضوع را پس از بحثهای کافی و کارشناسانه (به شرح فوق)، به رای مردم سلماس بگذارد. نهایتا، اظهار می کردند که تسلیم رای مردم سلماس خواهند بود.
شاید گفته شود که اقدام شهرداری سلماس با پرسش از مردم انجام نگرفته که بازگرداندن مجسمه فردوسی با رای مردم انجام شود.
بله! چنین است. ولی جامعه روشنفکری دموکرات اگر می خواهد با حکومت فرقی داشته باشد، باید همواره نظر مردم را معیار قرار دهد که البته این کار را همچنان که پیش بینی اش میشد، انجام ندادند و در یک حرکت پدرسالارانه، حرف خود را توی دهان مردم سلماس گذاشتند و مثل سابق دست به دامان رژیم شدند.
حال آیا این کار رژیم تناقضی دارد با آن وجه ناسیونالیستی آریایی آن؟
نخیر، تناقضی ندارد و ناسیونالیسم کارکردش ایجاد همین اختلافها و تفرقه ها برای مصالح صاحبان قدرت است. این گونه نیست که کسانی که زمامدار یک سیستم ناسیونالیستی هستند، لزوما به آن اعتقاد داشته باشند. این صرفا ابزاری است برای آنکه در قدرت باقی بمانند. آیا همه صاحب منصبان در رژیم ولایت فقیه، به اینکه سید علی خامنه ای چنین و چنان است اعتقاد دارند؟ نخیر و چه بسا پشت سرش هزار جور فحش هم میدهند.
ضمنا، در این مورد آ.ائلیار در همین سایت تحلیلی دارد که به نظر من تحلیل خوبی است (به بحث گذاشتن اینکه به دلایلی رژیم قصد ایجاد حداقلی از رضایتمندی بین مردم بومی دارد) ولی من اعتقاد دارم که ایشان به وجه ناسیونالیسم آریایی حکومت بی توجهی می کند و این دور از واقعیت است.