Skip to main content

سرکار خانم غیاثی, خیال ادامه

سرکار خانم غیاثی, خیال ادامه
peerooz

سرکار خانم غیاثی, خیال ادامه گفتگو را نداشتم ولی چون از من نام برده اید در کامنت قبلی خود فرمودید " به قول خودتان هرماه و هرسال این خاطرات چاپ می شود. خیلی ازآنها هم ممکن است کذب محض باشد، آیا باید جلو چاپ آنها را گرفت چرا که منافع مالی درنظر بوده و یا بدان دلیل که آنچه درکتاب آورده شده همراه با سند و مدرک ازدادگاه در اثبات آنچه نوشته اند نبوده است. یا باید انتشاراتی را زیرضرب برد....". خانم عزیز, ما انقدر از این داستان ها در کتاب های چند جلدی از مجاهدین سابق خوانده ایم که بیش از نیمی از آنها دروغ بوده است که از طناب سیاه و سفید میترسم. دیگر آنکه به روشنی بگویم که من فرمایشات شما و همدستانتان را باور نمیکنم مگر اینکه حکم دادگاه آنرا تائید کند. آیا ما مرجعی دیگر غیر از دادگاه داریم؟ من با انتشار این خاطرات در این سایت موافق نبودم ولی بعدا قبول کردم که این طناب مفت شاید حقیقت را بیرون بیاورد

و احتمالا بیرون آورد. کامنت جناب علیزاده پرتو نوری بر این ماجرا انداخت که بی پاسخ مانده است. اما اگر منظور تبلیغ برای سازمان جناب ابراهیمی و همکاری احتمالی ایشان با سازمان امنیت کشور هلند است, برای آنها که این جریان را تعقیب میکنند موفق بوده اید.