Skip to main content

در مورد « پروپاگاندا» یی جمع

در مورد « پروپاگاندا» یی جمع
آ. ائلیار

در مورد « پروپاگاندا» یی که جمع «دادگاه پیش خودی» راه انداخته ، خواننده ای جست و جوی خود را در سایت ایران گلوبال درج کرد که من نکات مهم آنرا اینجا میاورم . و تاکنون درج کننده ی نظر، جوابی دریافت نکرده است، به جز سکوت «تبلیغات کنندگان»: اصل کامنت را در اینجا ملاحظه میکنید:
http://www.iranglobal.info/node/43084

نکات مهم کامنت:

علیرزاده
اینجانب که هفتاد سال از عمرم می گذرد وبجز از 18 سال اول زندگی ام ،سرم تو ی سیاست ایران گرم است . ..
در دو هفته گذشته ... تحقیقات مستقلی انجام دهم.... توسط موتور جستجو گر گوگل :

- امرالله ابراهیمی که در عراق با سازمان مجاهدین فعالیت داشته است و اکنون در هلند سازمانی تاسیس کرده است و ظاهرا با سازمان امنیت کشور هلند کار می کند و بشدت در جستجوی اعضای جدا شده مجاهدین می گردد .

-مینو همیلی را در صفحه فیس بوکی اش پیدا کردم که دستش را انداخته روی پاهای مجسمه مارکس و انگلس ...

- برخی منابع می گوید که ارتباط مینو و ابراهیمی به واسطه هم سازمانی بودنشان در تشکیلات مهدی سامع است .

-جمع بندی گوگل چنین نشان می دهد که مینو و امرالله ابراهیمی بشکلی با شورای مقاومت مجاهدین قرار دارند .

- و از انجا که سازمان پیکار که همان سازمان مجاهدین خلق اصلی بودند که تغییر ایدئو لوژیک داد ه و مارکسیست شدند وکینه مسعود رجوی و رزیم خمینی از پیکاری ها قابل درک است ، یپکاری ها، همواره هدف مجاهدین خلق قرار داشته اند و مسعود رجوی حتی از مرده پیکاری هم می ترسد.

رزیم در سال 59 و 60 بشکل بسیار بی رحمانه ای سازمان پیکار را نابود کرد و کسانی که در زندانهای رژیم بوده اند حکایت های وحشتناکی از شکنجه پیکاری ها می گویند و به دلیل سرکوب شدید ، سازمان پیکار تنها سازمان سیاسی بود به وسیله رزیم منحل شد و کلیه رهبران و اعضا و هواداران پیکار اعدام شدند

- و انانی که مثل گیتی شیرزاد تواستند از مرگ رهایی یابند ، چاره ای جز اینکه از عقاید خود ظاهرا توبه نمایند ؛ نمانده بود

- اما اینکه چرا مینو پس از 30 سال که از زندان ازاد شد ، به تقلید و یا بدستور امرالله ابراهیمی سازمان ضد جاسوسی تندر را تشکیل داد که وظیفه اش شناسایی عوامل رزیم است

و تقسیم کاری کردند اعضای جدا شده مجاهدین بعهده ابراهیمی قرار گرفت و اعضای قدیمی سازمان پیکار بعهده مینو همیلی مارکسیست قرار گرفت.

تا درسی باشد برای جدا شدگان مجاهدین آتی که یکهو هوس جدایی از سازمان نکنند.

چه نتیجه ای میتوان از این تحقیقات مستقل گرفت؟
من صحت و سقم نکات این کامنت را نمی توانم مشخص کنم.
مجبورم از کلمه ی «اگر» استفاده کنم.در عین حال با توجه به عمل تبلیغاتی که خود در سایت شاهد بودم - علیه متهم
می توان گفت :
اگر این نوشته در «کل» منهای جزئیات، با واقعیت تطبیق داشته باشد نتیجه آن است که:

1-گروه تندر به جای «روشنگری» ، در پی جداشدگان از مجاهدین
و بقایای سازمان پیکار است. بدون رعایت «حقوق بشر و قوانین دادگاه دموکراتیک».

2- هدف گروه عملاً نه رژیم بل «ضربه خوردگان» از حکومت است.

3- رعایت حقوق بشر و قوانین قضایی دموکراتیک جایی در عمل اش ندارد.

4- فرق روشنگری را با « دادگاه پیش خودی- تبلیغات و افشاگری»، عملا درک و رعایت نمی کند.

5- نهاد دادگاه برایش بی معناست و عملا ندیده میگیرد.