Skip to main content

«چپ ضد سرمایه داری و رهایی

«چپ ضد سرمایه داری و رهایی
آ. ائلیار

«چپ ضد سرمایه داری و رهایی خواه (9) می بایستی از نظر ما نیرویی جنبشی، اپوزیسیونی و ضد سیستمی باشد. به این معنا که در پی تصرف قدرت نباشد. در خارج از نظم موجود چون جنبشی اعتراضی، مبارز و مخالف (اپوزیسیونی) عمل نماید.»

بسیار خوب. تشکل یا حزب چپ با سیاست «اعتراضی و جنبشی» در جامعه زنده و پویا شد، دموکراسی نسبی نیز استقرار یافت ؛ آیا اعضای حزب در نهادهای مدنی-اجتماعی ، صنفی، سیاسی ، دولتی و...جامعه ، حق دارند در صورت انتخاب شدن مسئولیتی در پارلمان و دولت و دیگر جاها داشته باشند یانه؟ آیا اکثریت پارلمان را تشکیل دادند حق دارند دولت ائتلافی تشکیل بدهند یا نه؟ پاسخ نویسنده را نیافتم.

نویسنده ی گرامی با برداشت من میگوید:
1-کمک کنیم مردم آماده شوند با ابزار نهادهای دموکراتیک، بخود حکومت کنند. درست.
2- هدف چپ تسخیر قدرت نیست. ناروشن.

3- اعضای حرب چپ می توانند در قدرت شرکت کنند یا نه؟ جواب نویسنده معلوم نیست.
یا شاید منفی ست که من متوجه نمی شوم.
-----
در پایان چگونگی راه و پاسخ را به پروسه در آینده محول میکند.
نمیدانم شیدان عزیز این کامنت را خواهند دید یا نه؟ خوب میشد نظر خود را می نوشت.
اما پاسخ من به این مسایل آن است که:
- چپ ایران در طول قرن گذشته در تئوری خواهان قدرت بود اما عملا هرگز در تدارک کسب قدرت نبود. برعکس دیگر نیروها در فکر و عمل در پی قدرت بودند و هستند. چپ همچان عملا در پی قدرت نیست و تزی مطرح شده که در تئوری هم خواهان قدرت نباشد.
- کمک به مردم جهت حکومت برخود درست است. با همان دیدی که شیدان گرامی میگوید.
- چپ - راه درستش برنامه ی حکومت چند حزبی ست. نه تک حزبی.
- برای شرکت در قدرت هم باید آماده باشد و تدارک ببیند. نه مثل سابق که فقط تئوری داشت.
- ساختن زندگی نوین تنها با اعتراض و جنبش - و پس کشیدن اعضای خود که مردم به نمایندگی انتخاب میکنند- ممکن نیست.
واگزارکردن قدرت به دیگر نیروهاست و خالی کردن زیر پای زحمتکشان.
- من با نصف نظر نویسنده - آمادگی حکومت برخود - موافقم، اما با عدم شرکت در قدرت مخالفم. برعکس تاکنون عملا عدم تمایل به قدرت در چپ بود ضرورت دارد این نقص رفع بشود. چپ حق دارد در صورت انتخاب شدن از سوی مردم نه تنها نمایندگی بپذیرد بل باید تبدیل شدن به دولت ائتلافی را نیز بپذیرد.

یکی از علل تسلط نیروهای ارتجاعی بر سرنوشت مردم ما آن است که چپ در پراتیک
در تدارک کسب قدرت نبود.

- نمی شود وقتی مردم انتخاب میکنند دست عقب برد و گفت متشکرم -من نه!
نظر نویسنده روحا زیباست ولی عملی نیست. چپی هم که آنرا عملی کند یعنی خود را در ساختن زندگی نوین حذف کرده است.
اینها در صورتی درست است که برداشت من از نظر نویسنده درست باشد.