شاهنامه فردوسی و نگاه به زنان
Anonymous
شاهنامه فردوسی و نگاه به زنان در ایران باستان/ رضا مرادی غیاث آبادی
ghiasabadi.co
وضعیت زنان در شاهنامه فردوسی به اندازه حقوق زنان در متون پهلوی زرتشتی اسفبار نیست. اما با این حال نشانگر چگونگی نگاه جامعه به زن است. این نگاه را فردوسی با رویکرد واقعگرایانه و متکی به منابع خود، به خوبی ثبت کرده است. بیشتر زنان شاهنامه، شخصیتهای منفی و مکار و نیرنگباز و هوسباز هستند. چنانکه تئودور نولدکه در کتاب حماسه ملی ایران در باره مقام زن در شاهنامه گفته است: «در شاهنامه زنان نقش فعالی ایفا نمیکنند و تنها زمانی ظاهر میشوند که هوس یا عشقی در میان باشد». در شاهنامه، دایهها و خدمتکاران زنان درباری و شاهزادهها دلال محبت هستند و موجبات
کامیابی خانم خود از مردان مورد علاقهاشان را ترتیب میدهند. رودابه به نیرنگ و به واسطه زن نیرنگباز دیگری با زال خلوت میکند. گردآفرید، سهراب را به نیرنگ فریب میدهد. سودابه به ناپسری خود نظر دارد و بر ناکامی خود با انواعی از دروغها و تهمتها سرپوش میگذارد و در نهایت موجب مرگ او میشود. منیژه هوسباز و نیرنگباز است و برای کامیابی از بیژن او را بیهوش میکند و به کاخ تورانیان میبرد. همای بخاطر از کف ندادن احتمالی قدرت، فرزند نوزاد خود را به آب میسپرد. گلنار دزد و هوسباز و خائن است. دختر اردوان خائن و نیرنگباز و شوهرکُش است. مالکه هوسباز و خائن و نیرنگباز است. گُردیه هوسباز و خائن و شوهرکُش است تا بتواند به حرمسرای خسرو پرویز راه یابد. خاتون خائن و ابله و جاعل است. شیرین هوسباز و حسود و دغلکار است و مریم را پنهانی میکشد تا جایگاه بهتری در حرمسرای پرویز به دست آورد. حتی از نظر زنان نیز ویژگیهای نیک زن عبارت است از: زاییدن فرزند پسر و داشتن حجاب. چنانکه شیرین میگوید: