مولانا که قسمت اعظم عمرش را در ترکیه گذراند و ترکها او را از افتخارات خود میدانند بیت زیبایی دارد که گویای حال بسیاری از ماست و فرقی نمیکند که موضوع چیست, فقط یک رنگ را میبینیم و آنرا تکرار میکنیم - پیش چشمت برده ای شیشه کبود - لاجرم دنیا کبودت مینمود - اگر شما بحق از یهودی های خارج از ایران سوالی بکنید فورا شیشه کبود زبان و نژاد و و ظلم فارس ها و یا ترکها در ایران بالا میرود و رنگ دیگری دیده نمیشود و این هربار به نحو تهوع آوری تکرار میگردد. نویسنده این مقاله در مورد افسانه ای که حتی یهودی های روشنفکر و سکولار به حقیقت آن مشکوک و در صورت وقوع, استر را بسیار پایین تر از آنچه ذکر شده میدانند, از یهودیان خارج از ایران که دائما به ایرانی بودن خود افتخار میکنند میپرسد چرا در باره یاوه گویی های این شخص ساکت مانده اند؟ این چه ربطی به غیر یهودیان ساکن ایران دارد؟ جز شیشه کبود و براه افتادن دستگاه
مولانا که قسمت اعظم عمرش را
مولانا که قسمت اعظم عمرش را
Anonymous
خود کاری که با یک تلنگر همان رنگ را تکرار میکند؟ و آدم نمیداند که این افراد آیا واقعا اینقدر غافلند و یا مامور انقلاب رنگی.