Skip to main content

عزیز، ممنون از توجه شما. و

عزیز، ممنون از توجه شما. و
آ. ائلیار

عزیز، ممنون از توجه شما. و سپاس از زحمت های طاقت فرسایتان برای مطالبی که لطف کرده به سایت می فرستید.
برای من هنر و ادبیات در عین حال که کاری فردی ست-کار جمعی نیز هست. به ویژه برای ما تبعیض دیدگان فرهنگی.
نویسندگان زبان فارسی برای انتشار یک مطلب دهها ادیتور و نقاد و مترجم دم دست دارند، و مطالب را از زوایای گوناگون نقد و بررسی و اصلاح و تغییر و تراش میدهند -و بعد منتشر میکنند. اما ما متأسفانه از همه اینها محرومیم. محرومیت در هرقدم یقه ی ما را گرفته است. ما از هیچ امکان بالندگی برخوردارنیستیم.

یادم هست زمانی به یک نقاد فارسی زبان گفتم به نوشته ی من نگاهی بکن و نظرت را برایم بگو که مهم است.
بعد که دید ترکی زبان هستم -گفت باشد -اگر حوصله داشتم -این کار را میکنم. و هرگز هم حوصله نیافت.
نوشته ی من هم نه به ترکی-بل به فارسی بود. خوب ، درست یا غلط- من احساس تبعیض کردم- از این برخورد.

احساس نمودم نمیخواهند تجارب خود را در اختیار ما بگذارند.
دانستم کارما بسیار سخت است. تبعیض از یک سو و از سوی دیگر کسی نمیخواهد دانش و تجربه هایش را با ما تقسیم کند.
لگد میزنند که هرچه بیشتر در محرومیت و تبعیض فرو رویم. و« خدای نکرده ، نکند یک وقتی هوس طرح فرهنگ خودی-به سرمان بزند».
احساس کردم اینان از ظهور دوباره ی ساعدیها و براهنی ها و بهرنگی ها...درمیان ما -که به زبان خودمان چیز بنویسیم -وحشت دارند. «کوته فکری» - و دیگر هیچ.
از اینرو فکر میکنم کار یک یک ما متعلق به همه یمان است. و موفقیت یکیمان پیروزی همه یمان. تا میتوانیم باید دست همدیگر را بگیریم. در همه ی زمینه ها.شاید اندگی از محرومیتها کاسته بشود.