جناب ع.ب.تورک اوغلی، اولا که به عنوان یک آذربایجانی بسی مایه خوشحالی و خوشنودی و سرافرازی شخص من است که جمهوری آذربایجان در طی این سالها با مدیریتی به مراتب کارامدتر و عقلایی تر از جمهوری اسلامی موفق شده است علی رغم همه اشکالات و نقصانها و کمبودهای موجود، مسیری رو به رشد داشته باشد؛ به نحوی که مملکت از وضعیت اسفبار و ورشکسته دهه آخر قرن گذشته، به وضعیت نسبتا آبرومند فعلی رسیده و نرخ فقر بسیار کاهش پیدا کرده. ضمن این که در این بین، جمهوری اسلامی و پان ایرانیستهای رنگارنگ نیز هر چه سنگ به دستشان رسیده، سر راه این جمهوری نو پا انداخته اند تا آن را زمین بزنند که البته کار چندانی از پیش نبرده اند و نخواهند برد. خلاصه این را بگویم که موفقیت و سعادت و پیشرفت برادران و خواهرانمان در جمهوری آذربایجان، از بزرگنترین آرزوهای من است. فکر می کنم که شما منظور من را بد متوجه شده اید.
به علاوه، چنین نیست که سیستم سیاسی جمهوری آذربایجان بی عیب و نقص باشد که البته هزاران هزار عیب و نقص و کاستی دارد و امروز شکاف طبقاتی در آذربایجان بسیار بزرگ است (هر چند شاید به بدی ایران نباشد). پس خواننده آذربایجانی، وصف وضعیت خودش را در این اشعار می بیند و برای مبارزه با کاستیهای موجود آماده می شود که این نیز به نفع بیداری ملت و تحولات مثبت اجتماعی آتی است.