Skip to main content

احمدی زاده ی عزیز، اینکه واژه

احمدی زاده ی عزیز، اینکه واژه
آ. ائلیار

احمدی زاده ی عزیز، اینکه واژه های علمی را بگیریم، یا خودمان نداریم، و نتوانیم چیزی پیدا کنیم، موضوع روشن است. میشود از دیگران گرفت.مردم ما رادیو، تلویزیون و خیلی چیزها را در زبان خود نداشتند ولی آنها را گرفتند و لباس زبان خود را پوشاندند.
نصف زبان آلمانی واژه های بیگانه است ولی آنها را طوری وارد و استفاده می کنند که کوچک ترین لطمه ای به زبانشان نمی خورد. من معتقدم هرزبانی حتی زبان جنگلهای آمازون هم قدرت آنرا دارد که با حفظ و باروری خود از عهده ی همه ی نیازهای مدرن برآید. زبان ما هم همینطور است. تنها برخورد درست با زبان خودی نتیجه بخش و بارور کننده است.
موضوع بحث سر مطالبی ست که ما خود داریم ولی استفاده نمی کنیم. و دنبال دیگران افتاده ایم.
استعمال لغات خودی- بجای کلمات غیر خودی ، و ساده نویسی ، عدم سره نویسی بیگانه با زبان ، مطرح است؛ نه چیز دیگر.

البته میدانم که «ساده و روشن نویسی» علاوه از اینکه نیاز به درک عمیق خود موضوع دارد، از سوی دیگر، هنر است. و کمتر کسی از عهده ی آن برمیاید. اما همه ی اینها نمی تواند «زشت نویسی» های ما را موجه جلوه دهد. سخن شما درست است که
ما «تبعیض داریم و بدون فرهنگستانیم و بدون تاریخ زبانی رسمی» . درست. اما هر کمبودی داشته باشیم نمی تواند موجه نشان دهد «چیزی را که خود داریم دور بریزیم و لغات غیر خودی» را بچسبیم.
من به مشدعلی بقال سرکوچه بگویم «اولوسلار آراسی» ، میگوید«گئت گئده گئت، اؤزویون سریمه! دیلین شیشیر دییه سن، ملت لر آراسی؟ » ایندی گل آلاغین اله! حالا بیا و جوابش را بده.

گارسیا مارکز- نویسنده نامی- در یک مصاحبه گفته:«من بدون تأیید پیرمرد کم سواد سرکوچه یمان چیزی منتشر نمیکنم». موضوع صحبت ما این مسئله است.