Skip to main content

با دوستان:

با دوستان:
آ. ائلیار

با دوستان:
-سمرقند گرامی، قاریشمیش درست است. از فعل قاریشماق آمده.
Anonymous گرامی، نوشتید «به نام مردم نمیشود به لهجه ها نوشت. باید اصول کلی و فرهنگستان باشد.»
کسی با فرهنگستان و اصول کلی مخالف نیست. اما توجه کنیم که «اصول کلی» هست و ما باید آن را کشف کنیم. فرهنگستانها هم از همین «اصول کلی» استفاده میکنند. اصول کلی در همه ی فرهنگستانها و جهان ادب:
- در روایت زبان قلم، در صحبت لهجه ، و زبان قلم، به کار گرفته میشود. توضیح را بهنام گرامی داده و درست است. در همه جای جهان از این اصل استفاده میکنند.
-ادبیات چیز مطلقی نیست. بل نسبی ست. در زبان قلم هم لهجه ی نویسنده کمی وجود دارد اما نه به غلظت صحبت.مثال حیدر بابا
«سیریمک یا ساریماق» را به معنای «دست انداختن و گول زدن» ترجمه کنیم می بینیم:
اؤزون= خودت
اؤزویون=خودت «را».بخاطر «ی» که اضافه شده است.

خودت را گول نزن.
خودت () گول نزن (؟ ) جای سئوال دارد.
اؤزون سریمه ، را من ندیده ام کسی از نویسندگان به جای اؤزویون سریمه بنویسد. چون هم معنی نیستند. در زبان صحبت ممکن است کسی به نادرست چیزی بگوید که ملاک نیست.
-واژه های استانبولی و باکو مال خودشان است. ما هم مال خودمان را داریم. هرچه هم نداریم میتوان با «رعایت اصول و احتیاط» چیزهایی را گرفت ولی این به معنای « همه چیز گرفتن» نیست.
- زبان وارلیق و غیره هم زیاد اشکال دارند.
- زبان قلم، زبان رعایت قواعد زبان است- با اندکی لهجه، با توجه به زبان محیط جنوب- و با توجه به زبان امروزی آذربایجان.
و با توجه به استیل خاص خود نویسنده. منابع آثار «باکو و خود جنوب» را هم داریم. گفتم که زبان قلم هم مطلق نیست و نسبی ست. اما در کل «زبان قلم» است. منهای خطا ها که ما ها زیاد داریم . مخصوصا به علت عدم ادیتورها. و تنهایی.

نوشتن یک صفحه متن ادبی هفته ها و حتی ماهها طول میکشد. بعدهم : ادیت-ترجمه دارد. و بارها هم باید ادیت شود. ساعدی میگوید
«قزعبلاتی که من می نویسم باید یکی ادیت کند و راست و ریست کند». خوب در فارسی امکان هست ولی در ترکی چنین چیزی نادر است. و نویسنده به تنهایی هم از عهده ی «طرح ریزی-ادیت-تایپ-ترجمه-نقد» برنمی آید.
من از «جند سال» پیش روی این داستان دنباله دار -لایه های غبار-کار میکنم. که میدانم هزار و یک ایراد هم دارد.اما چاره نیست باید ادامه داد.