Skip to main content

بايد دانست كه اين نظر غلط ابن

بايد دانست كه اين نظر غلط ابن
Anonymous

بايد دانست كه اين نظر غلط ابن مقفع را نه تنها همچنانكه معروف است ابن نديم در «الفهرست» بلكه حمزه اصفهاني هم بنقل از "موبد متوكلي" نامي در «التنبيه علي حدوث التصحيف» تكرار و ديگران نيز بعدا از آنها تكرار كرده اند. باين ترتيب عادت غلط اشكاني در تعميم نادرست نام سرزمين خاستگاه خود به سرزمينهاي بيگانه تحت تصرفشان از طريق تكرار نويسندگان مذكور كه اهل دقت نبودند و نيز تكرار اين مكررات در نوشته هاي نويسندگان متعصب و وطنپرست معاصر ظاهر «حقيقت» بخود گرفته است.

و يعني همه منابع و «دلايل» «محققين» ايراني در نهايت از اين نوع ظاهري هستند و ليست منابع و «دلايل» كذائي در ايراني بودن زبان قديم آذربايجان در واقع چيزي به جز تكرار منابع و دلايل غلط نيست. بديهي است كه بر نويسندگان قديم با امكانات ناچيزشان خرده نميتوان گرفت كه بدون دقت كافي نظرات غلط را تكرار كرده اند ولي در كوتاهي منطقشان البته جاي حرف باقيست. لكن ايرادها البته بر «محققين» قرن معاصر رواست كه با وجود امكان تحقيق و ادعاي تحقيق، در مورد آنچه كه تكرار ميكنند حداقل به عقل خود رجوع نكرده اند.
(پروفسور فرهاد قابوسی)http://davarardabil.blogfa.com/post/162


و باين ترتيب اگر كه علت عادت غلط ديوان عصر اشكاني را در تعميم نام پارت به سرزمينهاي متصرف شده را در سياست تحكم اشكاني بجوئيم و در تكرار ابن مقفع از اين مغالطه سياسي نيز تعصب اتحاد وطن و زبان در برابر تسلط اعراب را به بينيم، در خواهيم يافت كه داستان ايراني بودن زبان قديم آذربايجان كه بر اساس اينگونه روايات بنا شده است از ابتدا داستان مغالطه اي سياسي است.
از جانب ديگر صرف تسميه يك ناحيه به اسمي استمرار زبان معيني در آن ناحيه را اثبات نميكند و تكرار تاكيد ايراني بودن نام آذربايجان و اشتقاق آن از "آتر پاتاكان" دليلي بر وجود زبان آذري و نيز نوعيت ايراني آن زبان نيست، چراكه اين گونه تسميه هاي باقيمانده از قديم همچنانكه نطر يادشده هنينگ نشان ميدهد هميشه مرجوع به واقع نيستند. لكن تكرار اين نوع «اطلاعات عمومي» در نوشته هاي «محققين» ايراني نشان ميدهد كه چون دليل منطقي در اختيار اينان نيست لذا بايد به اينگونه شبه دلايل رجوع بكنند.