Skip to main content

آقای تبریزی گرامی،

آقای تبریزی گرامی،
اژدر بهنام

آقای تبریزی گرامی،
شما بارها نوشته‌اید که "سازمان های سیاسی سوسیالیست ایرانی یا مرده سیاسی هستند و یا زمینگیر و ناتوان هستند و در هیچ یک از رویدادها و کشمکش های سیاسی ایران نشانه ای از سوسیالست های ایرانی دیده نمی شود!"
می‌توانم تا حدی با شما موافق باشم ولی آنچه را که شما نادیده می‌گیرید این است که جمهوری اسلامی این سازمان‌ها را آنچنان سرکوب و کشتار کرد که تنها عده کمی از انها توانستند جان سالم به در ببرند و راهی خارج از کشور شوند. از خارج کشور هم نمی‌توان به این راحتی نام و نشان و مهر خود را بر رویدادها و کشمکش‌های سیاسی داخل زد.
آیا شما انتظار دارید که سازمان‌های سیاسی سرکوب شده از خارج کشور، "تظاهرات خیابانی کوبنده" در داخل کشور را رهبری کنند؟ کمی از خیالات خود بیرون بیایید و پا بر روی زمین سخت بگذارید!
****

شما نوشته‌اید: "هنگامی که چپ های پوپولیست ناسیونالیزه شده سوسیالیسم را با لجنی به نام ناسیونالیسم درمی آمیزند چنین سوسیالیسمی را باید مانند آش لجن آلود دور ریخت و آسوده شد! "
این واقعیتی انکار ناپذیر است که ایران از نظر ترکیب جمعیتی یک‌دست نیست و از اقوام و ملیتهای مختلفی تشکیل شده است. آیا شما انکار می‌کنید که به این اقوام و ملیتها، از نظر سیاسی و فرهنگی و... تبعیض روا داشته شده است؟ ظاهرا شما بر این عقیده هستید که چنین تبعیضی وجود نداشته و وجود ندارد وگرنه حتی نه به عنوان یک سوسیالیست!!! بلکه به عنوان یک انسان معمولی هم که شده، با آنها و با مبارزات آنها برای رفع تبعیضات، همدردی می‌کردید.
متاسفانه شما درست برعکس عمل می‌کنید. شما هم‌صدا با جمهوری اسلامی و هم‌صدا با فاشیستی‌ترین محافل ناسیونالیست ایرانی، علیه آنها قد برافراشته‌اید. اگر بخواهم از لحن شما استفاده کنم، متاسفانه باید بگویم که از نظر من سوسیالیسمی را که شما با لجن فاشیسم پان‌ایرانیستی در هم آمیخته‌اید، باید دور ریخت. سوسیالیسم، ایده‌ای انسانی است و کاری با ناسیونال سوسیالیسم نوع ایرانی شما ندارد.
شما با تعجب می‌نویسید: "هم سوسیالیسم و هم سازماندهی مبارزات ملی و قومی!!! در کجای کره زمین از آغاز پیدایش سوسیالیسم و کمونیسم که باورداشت هائی بر پایه تک میهنی (اینترناسیونالیسم) هستند سوسیالیست ها سازمان دهنده نبردهای ملی و قومی بوده اند؟! و اگر این چنین است و سوسیالیست ها باید سازماندهی نبردهای ناسیونالیستی و کشته و زخمی و آواره شدن میلیون ها تن را در برنامه داشته باشند پس ناهمسانی یک سوسیالیست با ناپلئون بناپارت شوونیست، کایزر ویلهلم پان ژرمن، بنیتو موسولینی فاشیست، صدام حسین پان عرب، اسلوبودان میلوشوویچ پان سرب در چیست؟!"
اولا بجز شما چه کسی این حکم را می‌دهد که مبارزات ملی- قومی باید خشونت‌آمیز باشد و میلیونها انسان کشته و زخمی و آواره شوند؟ هیچ سوسیالیست واقعی خواستار چنین چیزی نیست. اینها توهمات شما و حزبی است که شما از آن پشتیبانی می‌کنید. اینها تبلیغات ناسیونال سوسیالیستهایی هستند که گویا از تمامیت ارضی ایران دفاع می‌کنند و خود، با سرکوب این اقوام و ملیتها و یا با پشتیبانی از این سرکوبها و تبعیضها، ایران را تکه پاره کرده‌اند و به این کار خود ادامه می‌دهند! متاسفانه این کاری است که شما هم در آن سهم دارید.
به نظر من دفاع از حقوق اقوام و ملیتها نه با سوسیالیسم تناقضی دارد و نه با انترناسیونالیسم!
شما احتمالا نوشته خودتان را دقیق نخوانده‌اید!!!
شما در ابتدای نوشته‌تان خواهان "نبرد مسلحانه با بمب و تفنگ و تیربار در ایران که فرماندهی آن را یک سازمان سیاسی سوسیالیست ایرانی در دست داشته باشد" هستید و از سوی دیگر از "کشته و زخمی و آواره شدن میلیون ها تن" خیالی خودتان می‌نالید!
***
آقای تبریزی در پایان می‌خواهم یک نکته تاریخی را که ظاهرا شما از آن بی‌اطلاع هستید ولی با این وجود، نوشته‌اید، تصحیح کنم. شما نوشته‌اید: "پشتیبانی فدائیان اکثریتی در خردادماه سال ۱۳۵۹ از رژیم ولایت فقیه و پیوستن حزب توده ایران به اکثریتی ها در هواداری از رژیم گدایان مفت خور آخوندی..."
جریان درست برعکس بود. حزب توده ایران از همان اول انقلاب، از جمهوری اسلامی پشتیبانی می‌کرد و سپس سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت در این حمایت به حزب توده ایران پیوست.