Skip to main content

کامنت گذاری که نخواست را

کامنت گذاری که نخواست را
کیانوش توکلی

کامنت گذاری که نخواست نامش را بنویسد از اینجانب سئوال کرد:1- «ایاشما طرفدار بشار اسد در سوریه هستید ؟»2_«آیا شما طرفدار مرسی در مصر هستیید که کپی جمهوری اسلامی در مصر بود..چگونه نوع حکومت مرسی دینی را به حکومت سکولار السیسی ترجیه میدهید؟ .؟» صفحات ایران گلوبال و همچنین کامنت ها و نوشته هایم درارشیو سایت موجودند که اینجانب از بهار عربی که از تونس آغاز شد، مصر و سوریه را در نوردید، قاطعانه از مخالفین بشار اسد دفاع کرده بودم تا جایی که یک روز ویدئویی بدستم رسید که نشان می داد که مخالفین سوری جلوی چند تریلی راگرفته بودند و سپس از آنان خواستند که نماز بخوانند تا متوجه شوند که راننده ها، کدامشان شیعه ویا سنی هستند و سپس راننده های زحمت کش سوری را که شیعه مذهب بودند را به رگبار بستند ویدئودوم نشان می داد که یکی از جنگجویان مخالف بشار اسد

، قلب سرباز را شکافت وان را جلوی دوربین خورد؛از ان تاریخ ،حالم از هر چه مخالف بشار اسد است ،بهم خورد. آری اسد سکولار و تحصیل کرده می توانست پس از پدر دست به اصلاحات سیاسی بزند ولی با این وجود، جو سوریه و منطقه بشدت تحت تاثیر اسلام سلفی و اخوانی قرار داشت و هر زمان که اسد کنار می کشید، هیج امیدی نبود که سکولار دمکرات ها در سوریه به قدرت می رسیدند. حالا که نگاه می کنم که پس از برکناری شاه ایران، صدام حسین و قذافی سکولار و سوریه چه بر سر منطقه امده است ؟ ایا بهتر نبود که غربی ها و امریکایی ها بجای حمله نظامی بشکل تحریم و فشار های سیاسی ، سکولار های مستبد را بر سرغقل می اوردند و انان را به پیش گرفتن رویه ای اصلاح طلبانه تشویق می کردند؟ . مگر سیاست غربی ها نسبت به عربستان سعودی ؛کشوری که نیمی از جمعیت ان یعنی زنان فاقد هویت اند و بطور مثال آنان از حق رانندگی محرومند ولی غربی ها سالهاست که دندان روی جیگر گذاشته اند که اتوموبیل های بدون راننده مشکل رانندگی زنان را حل نمایند ولی چرا به اسد ، صدام ، قذافی فرصت اصلاحات نداند ؟ صدام را به دلیل وجود سلاح های کشتار جمعی سرنگون کردند ، قذافی و اسد را به دلیل دیکتاتوری مورد حمله قرار دادند .نتیجه ویرانی لیبی ؛ عراق و سوریه ..میلیونها نفر کشته ، معلول و آواره شده اند و زیرساختار های این سه کشور نابود شده اند ودر منطقه کشورهای بدون دولت در حال گسترش است . واقعیت این است که این سه کشور در مدار کشورهای گوش به فرمان غرب نبودند و نسبت به اشغال اراضی فلسطینی و عربی توسط اسرائیل موضع سختی داشتند و هیمن موضوع دلیل دشمنی غربی ها با انان بود وگرنه چه چیزی می توانست سیاست یک بام و دو هوای غربی را در خاورمیانه را توجیه نماید.. اما در مورد پرسش دوم :««شما طرفدار مرسی در مصر هستیید که کپی جمهوری اسلامی در مصر بود..چگونه نوع حکومت مرسی دینی را به حکومت سکولار السیسی ترجیه میدهید؟ .؟» متاسفانه اکثر سکولار _ دمکراتهای ایرانی چشم بسته از جنرال جنایتکار مصر بعنوان یک سکولار حمایت کرده اند .امریکا و برخی از کشور های غربی در همان زمان کودتای السیسی را محکوم کرد، امریکا کمک نظامی خود به مصر را کاهش داد. ترکیه و قطر از سعودی ها بخاطر سرنگونی اخوانی ها رنجیدند و اختلافات ما بین انان شدت گرفت و تا قطع رابطه سیاسی پیش رفت تا اینکه سر دشمنی با شیعه های خوثی و اقدامات ایران مجدا بهم رسیدند. اینجانب در همان زمان نوشتم که دولت مرسی ، دولتی متخب مردم مصر بود در این انتخابات زیر نظارت مجامع بین الملی و بطور کاملا ازاد برگزار شد و نیمی از رای دهندگان به مرسی رای دادند . اما السیسی با تقلب و بدون رقیب در انتخابات فرمایشی پیروز انتخاب شد. درست یک روز پس از کودتا ، چک 12 میلیاردی سعودی ها را دریافت کرد .اقدام تا کنونی او نشان می دهد که او دیکتاتورجنایتکاری بیش نیست . دیدگاه پرسش کنند، همچون دیدگاه شناخته شده ای است که فکر می کند که اسلام سیاسی اردوغان ، اخوانی ها ، قطری ها ، سعودی ها ، خمینی ، بارزگان ، رجوی ، خاتمی ، موسوی ، کروبی و ..با داعش فرقی ندارند واستراژی انان نا بودی هر گونه اسلام سیاسی است و هر سکولار جنایتکاری بهتر ازاسلام سیاسی این اقایان است .در حالی اخوانی های مصر به ترکیه و قطر نزدیک بودند ، با امریکایی ها و غرب مناسبات حسنه ای داشتند و قرار داد های صلح ما بین حسنی مبارک با اسرائیل مورد پذیرش دولت محمد مرسی بود. میزان دمکراسی زمان دولت مرسی بسیار فراگیر بود در حالی که در دولت جنرال السیسی ، حتی از ازادی های زمان حسنی مبارک هم خبری نیست ، جامعه مصر دو شقه شده است و جنرال سیسی مشروعیت خود را بطورکامل از دست می دهد. بنابراین شما و دیگر سکولار _ دمکراتهای ایران در بی خبری از او.ضاع مصر قرار دارید