Skip to main content

جناب تبریزی گرامی سلام؛

جناب تبریزی گرامی سلام؛
بهنام چنگائی

جناب تبریزی گرامی سلام؛
من در این پانویس کوتاه، هرگز قصد دیالوگ و یا قبول و رد نگاه انتقادی شما به این پلاتفرم را ندارم و همچنین رد موجودیت چپ رنگین را که شما هویت و عملکرد کم و بیش تاکنونی آنرا به کلی ندید می گیرید. چرا؟ زیرا شما دید، برداشت و نقاط اختلاف نظری سیاسی خاص خود را با دیگران دارید و آن را با صراحت بازگفته اید و راه حل اصولی هم در ارائه همین شیوه ها و ابراز مواضع روشن و سرراست است که می تواند مفید به حال همگرائی ها و همکاری های میان جریان های چپ پراکنده شود. من شخصا با وجود اختلاف جدی با آن نگرش که شما داده اید، به دیدگاه تان احترام می گذارم. شاید که نه بلکه قطعا این نقد شما و آن پلاتفرم بالا و همچنین تنگناها و ناهمخوانائی های چپ با وظایف اش، همگی دست آویزهای فکری مان باشند و یا به گفته ی دیگر: فقدان گسترده ی آنها باشند که وجود پلورالیزم نظری در میان چپ رنگین را فریاد می زند

همان مهره ی گمشده ای باشد که می تواند ما را با بردباری در برابر هم به داشتن گرایش های ناهمخوان و ای بسا کاملا متضاد، برای هدف همگانی مان همسو کند و به گرد هم بکشاند و یا به راه ناچار همکاری های گزیرناپذیر وادارمان سازد. و چرا نه؟ به راستی وجود این فضای باز گفتمان در میان ما چپ ها و اصولا همه ی اپوزیسیون و به ویژه سرنگونی خواهان آشکارا خالی ست و چشم انداز مهیای آن در ساختار حزبی سیاسی نگاه چپ برای رشد و تشویق همنوائی ها و امکان موفق تاثیرگذاری های مفید برهم، پیرامون مبارزه ی طبقاتی می بایست پیشتر از اینها پذیرفته می شد که چندان نشده است. و همانا که نبود آزادی عقیده و بیان، پذیرفته نشدن فراکسیون حزبی اقلیت و خلاء گفت و شنود آن و دادن انگ ها و...، بی گمان یکی از کانونی ترین گره هائی ست که دریغا در میان نیروهای تار و مار شده ی چپ به دست پاسداران حماقت، به فرجام کثرتگرائی سیاسی نرسیده است و می باید هرچه زودتر راهکارهای تنوع نظری و سودمندی پراکندگی نگاه های کلان چپِ خویش را روزی نچندان دور به میان چپ رنگین با اظمینان خاظر راه برد؛ وگرنه، همین اندک تلاش شرافتمندانه چپ با چنگ و دندان نیز به یغمای مدیای رژیم ولائی، راست دنبه کلفت کرده ی داخلی و امپریالیسم خارجی چپ ستیز به سادگی ساده خواهد رفت. و ما نمی باید به آن موج ضدبشری دامن زنیم. تندرست باشید