Skip to main content

(دنباله) ..... دیدگاه های

(دنباله) ..... دیدگاه های
تبریزی

(دنباله) ..... دیدگاه های پوپولیستی از گونه ناسیونالیستی آن که سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت گرفتار آن است من چندین بار سخنانی را نوشته ام و از نو می گویم که سوسیالیسم هرگز با ناسیونالیسم سازگار نیست و نمی تواند باشد و اگر سوسیالیست ها چپ گرا باشند راست گراترین راست گراهای جهان ناسیونالیست ها هستند اما این سازمان همان سخنانی را که ناسیونالیست ها می گویند طوطی وار بازگو کرده و بازتاب می دهد! آیا کسی که درباره چگونگی سوسیالیزه شدن جهان و رفتن جهان به سوی تک میهنی (اینترناسیونالیسم) بپژوهد و خود را باورمند به سوسیالیسم و کمونیسم بداند رونوشت برابر اصل همان سخنانی را که ناسیونالیست ها می گویند و می نویسند به نام سوسیالیسم و کمونیسم به خورد مردم خواهد داد؟ دوست گرامی، اژدر بهنام، خواهشمندم برای آدم بیسوادی مانند من روشن کنید تا من هم بفهمم هنگامی که سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت .....

..... به جای آن که بگوید: ( ..... فدرالیسم پیشنهادی ما فدرالیسم دموکراتیک به دور از مرزبندی های ناسیونالیستی است ..... ) مانند ناسیونالیست های نژادپرست می نویسد: ( ..... فدرالیسم پیشنهادی ما جغرافیائی - ملی است! ..... ) چگونه می توان کارکرد این سازمان را همسو با اینترناسیونالیسم و سوسیالیسم دانست؟ آیا دیوارکشی های هیتلری میان کرد و فارس و ترک و عرب و نام این دیوارکشی های جغرافیائی – ملی را فدرالیسم گذاشتن یک کار سوسیالیستی و کمونیستی است؟ البته من نمی خواهم همه کاسه کوزه ها را بر سر اکثریتی ها بشکنم چون سازمان های سیاسی دیگری نیز هستند که همان سخنانی را که ناسیونالیست ها می گویند و می نویسند طوطی وار بازگو کرده و بازتاب می دهند و نام خودشان را هم سوسیالیست می گذارند! ********** دوست گرامی، اژدر بهنام، شما می گوئید: ( ..... متأسفانه باید بگویم که از نظر من سوسیالیسمی را که شما با لجن فاشیسم پان ایرانیستی درهم آمیخته اید باید دور ریخت، سوسیالیسم ایده ای انسانی است و کاری با ناسیونال سوسیالیسم نوع ایرانی شما ندارد! ..... ) دوست گرامی، اژدر بهنام، من چندین بار نوشته ام که آریاپرستی پلیدترین و زهرآگین ترین چهره ناسیونالیسم در همه جهان و همه تاریخ بوده است! جنگ جهانی یکم با چهارده میلیون کشته ریشه در شاخه ای از آریاپرستی به نام پان ژرمنیسم داشت و جنگ جهانی دوم با پنجاه و پنج میلیون کشته ریشه در شاخه ای از آریاپرستی به نام نازیسم داشت! شوونیسم که سردمدار آن ناپلئون بناپارت فرانسوی بود نیز شاخه ای از آریاپرستی است، فاشیسم که سردمدار آن بنیتو موسولینی ایتالیائی بود نیز شاخه ای از آریاپرستی است و با دیوانه بازی های محمدرضا پهلوی آریاپرست بود که دوزخی بی همتا در جهان به نام جمهوری اسلامی ایران ساخته شد شد! پس با استناد به کدام گفتار و نوشتار شما مرا آریاپرست و سوسیالیسم مرا سوسیالیسم آریائی می دانید و می گوئید سوسیالیسمی را که شما با لجن پان ایرانیستی درهم آمیخته اید باید دور ریخت؟! ********** دوست گرامی، اژدر بهنام، شما می گوئید: ( ..... به نظر من دفاع از حقوق اقوام و ملیت ها نه با سوسیالیسم تناقضی دارد و نه با انترناسیونالیسم ..... ) دوست گرامی، شما درست می گوئید، دفاع از برابری حقوقی اقوام، ملیت ها، نژادها و گویشوران به زبان های گوناگون نه با سوسیالیسم در تناقض است و نه با اینترناسیونالیسم اما دیوارکشی های ناسیونالیستی و نژادپرستانه میان ترک و فارس و کرد و عرب با دستاویزهائی مانند فدرالیسم و حق تعیین سرنوشت و به راه انداختن جنگ های خانمانسوز ناسیونالیستی در هیچ کجای جهان نه با اینترناسیونالیسم سازگار است و نه با سوسیالیسم! و کمرنگ کردن ددمنشی ها و بیدادگری های بی مانند رژیم ولایت فقیه در زندان ها و شکنجه گاه ها و هزاران رنج و دردی که مردم گرسنه و بی نان مانده در ایران گرفتار آنها هستند با زبان، زبان کردن ناسیونالیست های میلیاردرزاده مفت خوری که وابسته به زرسالاری (بورژوازی) هستند و در فرامرز نشسته اند و از بس خورده و نوشیده اند که از سیری دارند می ترکند نه با اینترناسیونالیسم سازگار است و نه با سوسیالیسم! ********** دوست گرامی، سیروس مددی، هنگامی در یک سرزمین از نابرابری ناسیونالیستی و ستم ناسیونالیستی و نابرابری نژادی و ستم بر نژادهای گوناگون می توان سخن گفت که در آن سرزمین یک رژیم ناسیونالیست بر سر کار باشد، مانند رژیم آفریقای جنوبی پیشین و یا رژیم رودزیای پیشین که در آن سرزمین ها و هنگام فرمانروائی آن رژیم ها سیاهپوستان دچار نابرابری نژادی بودند و رژیم هائی ناسیونالیست و نژادپرست که فرمانروائی سفیدپوستان نژادپرست را سازماندهی می کرد بر سر کار بودند و هنگام فرمانروائی یک رژیم ناسیونالیست و در دست گرفتن رژیم از سوی وابستگان به یک نژاد آن چه که ....