Skip to main content

(دنباله) ..... شما می گوئید:

(دنباله) ..... شما می گوئید:
تبریزی

(دنباله) ..... شما می گوئید: ( ..... من هیچ سازمانی را در ایران سراغ ندارم که این چنین سختگیرانه مواضع سیاسی پیشین خودش را محکوم کرده باشد به همین دلیل ..... اقدام آن را شجاعانه می نامم، آیا این انتقاد انتظارات من و شما را برآورده می کند؟ ممکن است برآورده نکند ولی فکر می کنم که ما باید برای آن ارزش قائل شویم ..... ) دوست گرامی، من چند بار گفته ام که ویژگی ها و دیدگاه های سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت و ویژگی ها و دیدگاه های حزب توده در زمان کنونی برابر با ویژگی ها و دیدگاه های این دو سازمان سیاسی در سه سال ۱۳۵۹ – ۱۳۶۰ – ۱۳۶۱ نیست، همچنین گفته ام که هم اکثریتی ها و هم توده ای ها چون دارای وجدان سیاسی بودند کردار خودشان را در هواداری از رژیم آخوندی نکوهش کردند و از همگان پوزش خواستند و حساب کسانی را هم که اکثریتی ها و توده ای ها از خودشان راندند و دارای وجدان سیاسی نبودند و .....

..... هنوز که هنوز است می گویند و می نویسند: "ما هر گندکاری که کردیم کار خوبی کردیم!" را با حساب اکثریتی ها و توده ای های باوجدان و شریفی که کردارهای نادرست پیشین را برای هواداری از رژیم ولایت فقیه نکوهش کردند و از همگان پوزش خواستند یکی نمی دانم، پس همچنان که می بینید من با شما در این نکته هماوازم که کار سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت و حزب توده ایران در نکوهش کردارهای نادرست پیشین ارزشمند است اما سخن من بر سر چیست؟ سخن من این است که اگر کردارهای نادرست پیشین در میدان کردار جبران شوند می توان امیدوار بود یک سازمان سیاسی از مرده بودن درآید و از نو زنده شود اما بدون جبران کردارهای نادرست گذشته تنها افسوس خوردن و پوزش خواهی چاره ساز نیستند! پس از این نکوهش ها و پوزش خواهی ها سه راه در پیش روی هستند: یکی انجام ندادن هیچ کار درست و نادرست پس از نکوهش و پوزش خواهی، دومی بازسازی و بهسازی در میدان کردار پس از نکوهش و پوزش خواهی، سومی انجام کارهای نادرست و بیزار کردن مردم و برگشتن به سر جای نخست پس از نکوهش و پوزش خواهی! دوست گرامی، اژدر بهنام، بدبختانه و با اندوه فراوان باید گفت که سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت هم اکنون راه سوم را در پیش گرفته است! من و شما و دیگران به گفته ها و نوشته های نوین این سازمان اگر نگاه کنیم چه می بینیم؟ یک نمونه پشتیبانی از حسن روحانی عروسک کوکی رژیم آخوندی است! همان حسن روحانی که خواستار سرکوب دشمنان ولایت فقیه است http://iranglobal.info/node/20556 نمونه های دیگر پشتیبانی پوپولیستی از جنبش سبز و خود را بخشی از جنبش سبز دانستن، پشتیبانی پوپولیستی از میرحسین موسوی آن هم همان میرحسین موسوی که در سرکوب و کشتار هزاران تن از دشمنان رژیم دست داشته است و از همه بدتر رونویسی کردن پوپولیستی از پان نامه های ناسیونالیست های وابسته به زرسالاری (بورژوازی) از زبان مادری گرفته تا دیوارکشی های ناسیونالیستی میان مردم ایران با دستاویزهائی مانند فدرالیسم و حق تعیین سرنوشت هستند! دوست گرامی، اژدر بهنام، هیچکدام از گفته ها و نوشته های کنونی سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت نه تنها با سوسیالیسم و کمونیسم سازگار نیستند بلکه جز پسرفت و بازگشت به سال های ۱۳۵۹ – ۱۳۶۰ – ۱۳۶۱ فرجامی ندارند! ******* دوست گرامی، اژدر بهنام، شما می گوئید: ( ..... تعداد زیادی در ایران این مواضع را می‌پذیرند! به نظر من یکی دانستن خودمان با جامعه ایرانی نادرست است! ..... ) دوست گرامی، آن "تعداد زیاد" که شما از آنها یاد می کنید چند تن هستند؟ بیست میلیون تن؟ دو میلیون تن؟ دویست هزار تن؟ چند تن "این مواضع" را می پذیرند که شما با واژگان "تعداد زیاد" از آنها یاد می کنید؟! و شما با آن "تعداد زیاد" در کجا دیدار و گفتگو کردید که می گوئید تعداد زیادی در ایران این مواضع را می‌پذیرند؟! ******* دوست گرامی، اژدر بهنام، شما می گوئید: ( ..... این که در ایران اقوام و ملیت های متفاوتی با آداب و رسوم و فرهنگ و زبان متفاوت و در عین حال با اشتراکات فراوان زندگی می کنند انکارناپذیر است ..... واقعیت دیگر جامعه ما این است که قدرت سیاسی در کشور ما متمرکز است ..... ) دوست گرامی، شما درست می گوئید، ایران کشوری چند بومی (کثیرالمله) است اما آمریکا هم چند بومی است، چین هم چند بومی است، فیلیپین هم چند بومی است و کشورهای فراوان دیگری نیز هستند که آنها نیز چند بومی هستند، دوست گرامی، در آمریکا که نژادهای گوناگون و گویشوران به زبان های گوناگون زندگی می کنند و دارای ساختار فدرال است کشورداری چگونه است؟ آیا پنجاه استان فدرال آمریکا از دیوارکشی به گرداگرد پنجاه نژاد برپا شده اند؟ و آیا ناسیونالیسم و دیوارکشی های ناسیونالیستی جائی در ساختار فدرالی آمریکا دارند؟ آیا ساختار فدرالی چین .....