Skip to main content

منهم در این قصه واقعی ابول ،

منهم در این قصه واقعی ابول ،
کیانوش توکلی

این نوشته ابوالفضل محققی؛ یک داستان واقعی از یک برهه از تاریخ سیاسی ایران است . در این قصه ابول، منهم ،صاحب «نقشی» هستم: .. تابستان سال 62 درست ،پس از دستگیری رهبران حزب توده؛ نوبت فدائیان اکثریت رسیده بود ، سالها بود که ما چریک های فدایی، فرار رهبران توده ای پس از کودتای 28 مرداد را بهانه ای برای تحقیر و کوبیدن حزب توده کرده بودیم . اری «خیاط تو کوزه افتاده بود»....و اکنون نوبت تحقیر و فرار رهبران ما رسیده بود . انگار همه چیز برعکس شده بود، دوستان تعریف می کردند که احسان طبری در یکی از خانه های امن فدائیان اکثریت بسر می برد و در مقابل پیشنهاد مصرانه مجید عبدالرحیم پور که به او امکان خروج مطمئن از کشور را پیشنهاد می کرد در پاسخ ،احسان طبری سر سختی می کرد و حاضر نمی شد که از کشور خارج شود. ابوالفضل محققی آن روزها و تناقصات درونی ما را بخوبی به تصویر می کشد .

سازمان فدائیان اکثریت برای خروج کادر رهبری ؛سه امکان تدارکاتی را مهیا کرد. 3 خروجی از طریق شوروی ، افغانستان و ترکیه .... امکان خروج از ترکیه بعهده من افتاده بود .برای یافتن راههای خروج از مرز ترکیه ، به قاچاقچیان واقعی نزدیک شدم برای اینکه بتونم تعداد زیادی را از طریق ترکیه خارج کنم ؛ خود را بعنوان دلال معرفی کردم ؛ که برای معرفی هر مسافر به آنان 5000 تومان می باید بهم می رسید و قاچاقچی ها با کمال میل موافقت کردند . .. برای اینکه بهم شک نکنند، خودم را شبیه لات و لوت در آوردم و یک دستمال یزدی دور گردنم انداختم ، سر و صورتم را کمی روغنی می کردم و با یک وانت قراضه توی تهرون گشت می زدم ، اولین مسافر حسن جعفری، عضو کمیته مرکزی بود . حسن که به استنانبول رسید ، بهم زنگ زد که خیالت راحت باشه؛ قاچاقچی ها سالم هستند؛ می تونی رفقا را از همین طریق بفرستی ؛ چون یکی از شگردهای پاسدار ها این بود که در جلد قاچاقچی ظاهر می شدند تا مبارزان فراری را دستگیر کنند. خیالم راحت شد و در دور بعدی دو نفر را به قاچاقچی معرفی کردم و .پس از چند روز؛ در کمال نا باوری ،یکی از دو رفیق که فرار کرده بود با من تماس گرفت و همین داستان را برایم تعریف کرد، باورکردنش برایم خیلی سخت بود ولی اتفاق افتاده بود.... قرار بعدی رضا مقصدی بود ...رضا را دریک بیمارستان ملاقات کردم و گفتم بهتر است از طروق دیگری از کشور خارج شود.