Skip to main content

خانم معصومه قربانی گرامی، من

خانم معصومه قربانی گرامی، من
Anonymous

خانم معصومه قربانی گرامی، من از مدتها پیش خواندن چنین بررسی را از خود یک آذربایجانی ویا از یک هموطن دیگر آرزو داشتم، اما نه! تنها و تنها هرکسی سعی دارد مانند کودکی که از دبستان بخانه برمیگرد، در راه، هردشنامی که بزبانش میرسد نصیب همکلاسیش کند. شاید همان عقده های خودکمبینی باشند که چه در دبستان و چه در محله با آنها روبرو گشته؟ بی شک این بغرنج، همانطور که کامنتگذار گرامی ( معما) اشاره کرد، مختص به جامعه آذربایجانی نیست. دیگر استانهای ایران و حتی مرکزنشینان که مخلوطی از همه دیگر مردمان است نیز مشاهده میشود. به همه آن نقطه های برجسته ایی که شما انگشت گذاری کردید، میشود گداصفتی و بی باوری بخود را نیز برآن اضافه کرد. گاهی کسانی باورمندی بخود را با مردود ساختن دیگران، فرهنگشان، زبانشان، گویششان و آدابشان یکی میدانند. درصورتیکه این رفتارها تنها طرف مقابل را جریتر وگستاختر میکند.