Skip to main content

از نظر فلسفه مبارزاتی و درک

از نظر فلسفه مبارزاتی و درک
Anonymous

از نظر فلسفه مبارزاتی و درک دستاوردهای انسان قرن20 و 21 جنبش ملی دموکراتیک آزربایجان جنوبی بمراتب به جهانبینی مدرن امروزی نزدیکتر است تا حرکتهای بظاهر آزادیخواه ایران محورکنونی و پیشین. در 200 سال اخیر این یک قاعده بدون استثنا بوده و هنوز هم هست. تحلیل درست جنبش آزربایجان با رویت آن از درون روزنه های تنگ بسترهای فکری رایج در ایران تقریبن غیر ممکن است. حتی روشنفکران جامعه ایران در درک بسیاری از مفاهیم کاربردی سیاسی نهادینه شده در دنیای مدرن دچار سو هاضمه اند چه برسد به عامه مردم که اسیر نان شبند ودر بهترین حالت دنیا را از منظرنخبگان!!! اینچنینی می بینند. مثلن به گمان اکثر ایرانیها, مشروعیت سیستم سیاسی,از تاریخ خود ساخته جعلی و یا مقبولیت از زاویه دید دین و عرف جامعه منتج می شود, در حالیکه حرکت ملی دموکراتیک آزربایجان جنوبی میراثدار ستارخانها, رسولزاده ها و پیشه وریهاست که

مشروعیت را در عمل همان اراده دموکراتیک ملتها تثبیت کرده اند. از شر وجود همین عقب ماندیگیهاست که جامعه ایرانی قادر به درک جنبش ازربایجان جنوبی نیست و حتی ادبیات فارسی حامل مناسبی در انتقال مفاهیم و جارگنهای مخصوص آن نیست .از شر همین تفکر ارتجاعی اپیدمیک در جامعه ایرانیست که حتی اصل جهانشمول حقوق بشر در بهترین نوع قرائتش پس ازعبوراز فیلتر ایرانی , تنها خودی ها و بسیار نزدیک به خودی ها را شامل میشود که بارزترین نمونه آن سکوت عمدی اکثریت قریب به اتفاق بظاهر مبارزان حقوق بشر ایرانی در موارد سرکوب فعالان حرکت ملی می باشد. این مدعیان حقوق انسانها در واقع کاتالیزوربازتولید دیکتاتوریها و خشونت در ایران هستند . روشنفکران ایرانی فارغ از اینکه شهروند چه کشوری هستند التزام عملی و قانونی در اعمال "حق تعیین سرنوشت ملتها" از طریق فرایندی دموکراتیک همانند رفراندوم دارند چراکه ایران و همه کشورهای اروپائی و امریکائی از امضا کنندگان این قانون سازمان مللند. نکته دیگر اینکه اگرتعدادی بنام چریکهای فدائی خلق, مبارزان راه ازادی و کرامت انسانی بودند که هرگز در صف خمینی قرار نمی گرفتند و اگر راهکار کمک به مردم درپاره کردن زنجیر جهل و ستم را کشف کرده بودند که 99 درصد مردم به جمهوری کهریزک رای نمی دادند. آزربایجانیها بدرستی معتقند که الحالیه نیروی دموکراتیک مدرن و واقعی درجریانهای فرادست مرکز گرا برای ائتلاف و همکاری موجود نیست. به تنهائی که نمی شود تانگو رقصید. اکثریت فعا لین آزربایجانی از این زاویه به مسائل می نگرند آقای نگارنده مقاله!