(دنباله) ..... سخنانی را که ناسیونالیست ها درباره فدرالیسم می گویند بی کم و کاست بازگو می کنند! سوسیالیسم و ناسیونالیسم دارای مرزبندی های روشن هستند و مرز میان کشورهای گوناگون اگر مقدس و همیشگی نباشد مرز میان سوسیالیسم و ناسیونالیسم مقدس، روشن، آشکار، همیشگی و جاودانه است! اگر کسی بگوید من مسلمان هستم و یکی از برنامه های من برای پیشبرد دین مبین اسلام ساختن بتخانه و پرستش بت های گوناگون است آیا چنین کسی را می توان مسلمان نامید؟ همچنان که بت پرست بودن با مسلمان بودن سازگار نیست سوسیالیست بودن نیز با ناسیونالیسم و پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی مانند نژادپرستی و زبان پرستی و خاک پرستی و کهنه پرستی و مرده پرستی سازگار نیست! سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت به تازگی در یکی از نوشته هایش درباره فدرالیسم نوشته است: ( ..... فدرالیسم پیشنهادی ما جغرافیائی - ملی است! در این ساختار، حاکميت واحد
(دنباله) ..... سخنانی را که
(دنباله) ..... سخنانی را که
تبریزی
است ولی قدرت تقسیم می شود تا امورات مردم میان خود مردمان از هر ملیت و منطقه جغرافیائی توزیع گردد! ..... ) این سخنان همان سخنانی هستند که ناسیونالیست ها درباره فدرالیسم می گویند و می نویسند و فدرالیسم جغرافیائی – ملی و فدرالیسم بر پایه ناسیونالیسم و دیوارکشی های ناسیونالیستی میان مردم یک کشور برابر با برپائی یک رژیم ملوک الطوایفی مانند زمان برده داری و زمان فرمانروائی پادشاهان باستانی است! سازمان فدائیان خلق ایران - اکثریت اگر به راستی خود را سوسیالیست می داند باید پس از جدا کردن صف خودش از ناسیونالیسم و ناسیونالیست ها این چنین بگوید و بنویسد: ( ..... فدرالیسم پیشنهادی ما فدرالیسم دموکراتیک به دور از مرزبندی های ناسیونالیستی است، در این ساختار دولت مرکزی و پارلمان سرتاسری درباره سیاست فرامرزی و برنامه های کلان کشوری تصمیم می گیرند اما گرداندن بخش های گوناگون کشور بدون دخالت دولت مرکزی و به دست ارگان های برگزیده از سوی مردم همان بخش ها خواهد بود ..... ) با این روش که به آن خودگردانی مردمی (فدرالیسم دموکراتیک) گفته می شود در آمریکا و آلمان و چین کشورداری می شود و این ساختار با ناسیونالیسم و برپائی یک رژیم ملوک الطوایفی که نام فدرالیسم بر روی آن گذاشته شده باشد شدنی نیست!